- خانه
- معرفی پروژه
- پروژه های داخلی
- پلتفرم صورتی – استودیو سه بر
موضوع
مواجهه با یک انبار متروک هفده مترمربعی و پنجاه و پنج مترمکعبی باقی مانده از بناهای دوران پهلوی اول که دربدنه گذر چهارباغ بالا به جا مانده بود. خیابان چهارباغ بالا ،خیابانی در امتداد چهارباغ عباسی از سی و سه پل تا باغهای هزار جریب بوده ؛ و ساختمان سازی در آن از زمان پهلوی اول آغاز شده.
با در نظر داشتن این که حفظ و بهبود یک ساختمان پایدارتر از تخریب و ساخت مجدد است، از ابتدا مداخله خودمان را فرصتی برای بررسی امکان توانبخشی در نظر گرفتیم. تا ببینیم چگونه می توانیم هم کالبد و روح بنای قدیمی را حفظ کنیم و هم معماری معاصر خودمان را برای رفع نیازهای امروز و با استفاده از پتانسیل های بنا در آن جای دهیم و این دو را در تضاد و تکامل با هم به گفتوگو بنشانیم.
طب سوزنی
با توجه به سابقه سونامی تخریب کارخانههای میراث صنعتی چهارباغ بالا با هدف تفکیک و توسعه ساختمانی آنها طی سالهای گذشته و باقی ماندن تنها کارخانه ریسباف از دورانی که اصفهان «منچستر ایران» خوانده می شد. این سوال پیش میآید که چگونه میتوان به نمونهای برای بازگردادن این فضاهای ازدسترفته به چرخه حیات به شکلی که سازگار با شرایط امروز باشد و بتواند تاثیرفراتر از خود به جای گذارد، رسید؟
برنامه
با توجه به شرایط و موقعیت پروژه به کارفرما پیشنهاد دادیم از این سرمایه خود استفاده مجدد کند و آن را پلتفرمی برای هنرمندان به صورت خاص و محدود قرار دهد تا بتوانند از آن فضا با کاربردهای مختلف از جمله محل نمایش آثار هنری، برگزاری رویداد، ورکشاپ، اتاق جلسه و اقامت استفاده کنند.
طراحی
برای رسیدن به این اهداف ابتدا پتانسیلهای بنا از جمله ارتفاع بلند و تاقچهها را شناسایی کردیم و با توجه به برنامه تصمیم گرفتیم یک جعبه سرباز صورتی رنگ را به شکل بسیارتمیز، بسیارصاف و بسیارنازک درون حجم قدیم که بسیارکهنه، بسیارسخت و بسیارسنگین است قرار دهیم. هر دو در نهایت خام بودن و بدون آن که آنها را با هم مخلوط کنیم. مانند جوانی که به گذشته نگاه میکند و برعکس…
به این ترتیب با حفظ شرایط موجود بنا، یک دیواره با ورق فلزی تا ارتفاع خط بالای طاقچه ها قرار دادیم تا ضمن استفاده از قابلیت نازک بودن آن، خاصیت آهن ربایی برای نصب آبجژه ها نیز داشته باشد. این دیواره قسمت آبدارک، سرویس بهداشتی_حمام، انبار و درب ورودی را تعریف میکند. با نردبامی به فضای استراحت (روی سقف آبدارک و سرویس بهداشتی) دسترسی دارد. برای رسیدن به انعطاف پذیری بیشتر، چراغها (با قابلیت جابجایی، تنظیم جهت و نصب بر روی ضخامت ورق دیوارها) طراحی و ساخته شد.و طراحی میز با پایههای متحرک و امکان تغییرارتفاع، که با برداشتن صفحه رویی آن قابل استفاده جداگانه به عنوان میزهای کوچک نیز هست. در نما نیز کارهای انجام نشده به اندازه کارهای انجام شده مورد توجه بوده تا حافطه شهر حفظ شود. به این ترتیب پلتفرمی طراحی کردیم که قابل انعطاف و تغییر است.
محمد مجیدی: میتوانم بگویم جادوگریاش در چیست. یک کار آموزنده دارد برای بازسازی یا برای اصلا معماری که خیلی جالب است . به نظر من خلق پروژه است از هیچ. از این بابت رویکردش جالب است . از اینکه چطور میشود این پروژه باشد . موضوع جالبش برای من این است که فضایی که به هیچ وجه نمیتوانی فکر کنی اصلا میتواند پروژهای باشد تبدیل به یک چنین فرصتی شده.
علیرضا تغابنی: یک فضای کاریست که انعطافپذیر است همزمان از مباحث درون معماری مثل ضخامت و تراز ارتفاعی نهایت استفاده کاربردی و کانسپچوال را برده. بازسازی بودن پروژه را به صورت دقیقی نشان میدهد در بیرون حداقلی و در داخل به سقف بسنده میکند
سارا کلانتری: این پروژه یک ایده جالب دارد. آن خاطره و پیشینه پروژه را برای خودش کرده . من این را دوست دارم . کمترین مداخله را هم در آن کرده
محمد مجیدی: کمترین و بیشترین
سارا کلانتری: با هوشمندی . برای همین میگویم ایده دارد . برای اینکه کاملا جسورانه عمل کرده و در عین حال میدانسته کجا باید مداخله کند، کمترین مداخله و انتخاب رنگ، فضایی کاملا سورئال به وجود میآورد، فضایی که ارتباطش را با گذشته نه تنها قطع نکرده بلکه جزئی جداییناپذیر آن است
بابک زیرک: هرکسی چنین جسارتی را ندارد که چنین ساختمانی با آن حال و روز را به چنین رنگ و بدنهای تبدیل کند. خیلی جسارت دارد
علیرضا تغابنی: فرقش با آن پروژه تنکابن این است که آن پروژه اگر چه جذابیتی پاپ دارد ولی این همه آنهاست، ولی با یک کانسپت بسیار عمیق، یعنی فضای همکاری چندنفره است، فضایی است که از یک چیزی یه یک چیز دیگر تغییر پیدا میکند. مسئله تراز که یک مسئله بسیار مهم معماری است، تنها ظرفیتی که داشته اینجا ارتفاع بوده است این را تبدیل کرده به یک مسئله معماری
محمد مجیدی: تا یک ارتفاع معنی داری هم این کار را کرده، شانس این مقطع خیلی کم بوده، به پروژهای که شانس مقطع نداشته، آن را اضافه کرده است
بابک زیرک: نکته جالبش استتار فضاهای است که حتما باید حضور داشته باشد. سرویسها و کمدها را چه جوری در این محدوده صورتی بسته است و عملا شما حضورشان را حس میکنید
علیرضا تغابنی: مسئله ضخامت دارد. مسئله سکشن دارد. مسئله تضاد دارد. مسئله ترسیم دارد. لایههای مختلفی است که روی هم میافتد و در چنین جای کوچکی همه به هم میرسند و همدیگر را موکد میکنند
محمد مجیدی: یک رویکردی را عوض کرده که خیلی جالب است. شما معمولا در پروژهها عکس قدیم را که میگذاریم، آنقدر عکس قدیم را خراب و داغون نشان میدهید که اصلا بگوییم وای چی بود چی شد… آنقدر فرق بین قبل و بعد هوشمندانه کم است که اصلا نمیخواهد از این موضوع استفاده کند
سارا کلانتری: به نظرم اینکه معمار خاطره و بافت و حتی ترکهای دیوار را جزئی ذاتی پروژه دانسته و آن را متعلق به خودش کرده بسیار با اهمیت است. نکته مهم اینجاست که شما هم با گذشته و هم با حال و آینده پروژه ارتباط برقرار میکنید، چیزی را از بین نبرده، حافظه را از آن پروژهاش کرده
بابک زیرک: فقط یک گیت گذاشته که این گیت دارد راهنمایی میکند که در داخل چه خبر است. درِ صورتی خیلی جالب است
محمد مجیدی: این مصداق از هیچ پروژه درست کردن است
مهران خوشرو: به نظر من اینجا یک کاربرد ماهرانه از رنگ اتفاق افتاده است. یعنی پروژه را انگار مثل ظرفی در نظر گرفته که از پایین با رنگ پر میشود و در یک تراز تمام میشود. تمام سازماندهیها با همین رنگ است ولی بسیار کالبدی است. تعریف ارتفاع در بیرون و داخل توالی دارد. پروژه را با رنگ شروع کرده، با رنگ هم تمام کرده
بابک زیرک: به نظرم این کار هم بیشتر از آن که یک بازسازی معمارانه باشد یک بازسازی در مقیاس معماری داخلی و کار ماهرانهای با رنگ است، بدنه پانلهای رنگی داخلی یک جایی هم به اکابه زیر پنجره رسیده که به صورت نمادین اینجا دیده میشود
محمد مجیدی: این رنگ آنقدر به پروژهاش میآید که میخواهم بگویم اگر صورتی نمیکرد چه کار میخواست بکند بهتر شود
مهران خوشرو: موضوع اهمیت رنگ این پروژه برای من یادآور یک اپیزود از انیمیشن پلنگ صورتی است که فضاسازی آن در رقابت از استفاده رنگ صورتی و آبی شکل میگرفت
محمد مجیدی: هم با رنگ آمده، هم با رنگ زیادهروی نکرده
جهت دسترسی به پروژههای بیشتر به این صفحه از سایت مراجعه کنید.
” تمامی حقوق مادی و معنوی محتوا متعلق به پایگاه خبری جهان معماری می باشد “