- خانه
- معرفی پروژه
- پروژه های خارجی
- موزه یهود برلین | Jewish Museum Berlin

































معمار: Daniel Libeskind (Studio Libeskind)
سال: 1999
مساحت: 15500 متر مربع
شهر: برلین
کشور: آلمان
عکاس: Denis Esakov
توضیحات پروژه ارائهشده توسط معماران: (متن ترجمه شده از انگلیسی)
در سال ۱۹۸۷، دولت برلین مسابقهای ناشناس برای طراحی گسترش موزه یهود برلین ــ که نخستینبار در سال ۱۹۳۳ افتتاح شده بود ــ برگزار کرد.
هدف این برنامه، بازگرداندن حضور یهودیان به شهر برلین پس از جنگ جهانی دوم بود. در سال ۱۹۸۸، دنیل لیبسکیند از میان چندین معمار برجستهٔ بینالمللی به عنوان برنده انتخاب شد؛ طرح او تنها پروژهای بود که با بهرهگیری از رویکردی رادیکال در فرم، طراحی را به ابزار بیان مفهومی تبدیل میکرد تا سبک زندگی یهودیان پیش از هولوکاست، در خلال آن، و پس از آن را بازنمایی کند.
موزه یهود برلین نخستینبار در سال ۱۹۳۳ تأسیس شد، اما مدت زیادی دوام نیاورد و در سال ۱۹۳۸ طی دوران حاکمیت نازیها بسته شد. این موزه تا سال ۱۹۷۵ تعطیل ماند، تا زمانی که یک گروه فرهنگی یهودی تصمیم گرفت برای احیای حضور یهودیان در شهر، آن را دوباره بازگشایی کند.
با این حال، تنها در سال ۲۰۰۱ ــ زمانی که بخش الحاقی لیبسکیند افتتاح شد (ساخت آن در ۱۹۹۹ تکمیل شده بود) ــ موزه توانست جایگاهی فرهنگی و اجتماعی برای حضور یهودیان در برلین ایجاد کند.
برای لیبسکیند، توسعهٔ موزه یهود بسیار بیش از یک مسابقه یا مأموریت طراحی بود؛ این پروژه تلاشی برای تثبیت و بازیابی هویتی از دسترفته در شهر برلین پس از جنگ بود. از نظر مفهومی، او میخواست احساساتِ غیاب، خلأ، و ناپیدایی را بازنمایی کند ــ بیانهایی از نابودی فرهنگ یهود.
این کار، بهرهگیری از معماری بهعنوان روایت و حامل احساسات بود تا بازدیدکنندگان تجربهای از اثرات هولوکاست بر فرهنگ یهود و بر شهر برلین داشته باشند.
فرم پروژه از ستاره داوود، پس از انتزاع و کشآمدن آن در بستر سایت و زمینهٔ تاریخی شهر، الهام گرفته است. شکل نهایی از طریق اتصال خطوطی که میان نقاط رخدادهای تاریخی ترسیم شدهاند بهوجود آمده؛ خطوطی که ساختار پروژه را میسازند و در نهایت منجر به برونکشی (اِکسترود) این خطوط و ایجاد فرمی «زیگزاگی» میشوند.
با وجود اینکه بخش الحاقی لیبسکیند همچون بنایی جداگانه دیده میشود، هیچ ورودی رسمی بیرونی برای آن طراحی نشده است. برای ورود به بخش جدید، بازدیدکننده ابتدا باید از طریق بنای باروکِ موزهٔ اصلی وارد شود و از یک راهروی زیرزمینی عبور کند.
در این مسیر، بازدیدکننده ناچار است حالتی آمیخته با اضطراب، بیجهتی و از دستدادن مسیر را تجربه کند، تا اینکه در نقطهای به مفترقالطُرُق سهگانه میرسد. این سه مسیر فرصتی برای تجربهٔ سه بخش از داستان یهودیان فراهم میکنند: تداوم تاریخ آنان با تاریخ آلمان، مهاجرت از آلمان، و هولوکاست.
لیبسکیند یک «پروِمناد» طراحی کرده است که مسیر حرکت بازدیدکنندگان را مطابق الگوی زیگزاگ بنا هدایت میکند و آنان را در تجربهٔ فضاهای داخلی همراه میسازد.
از بیرون ممکن است چنین به نظر برسد که فضای داخلی نیز مشابه خطوط محیطیِ زیگزاگ بناست، اما در حقیقت، فضاهای داخلی بسیار پیچیدهتر هستند.
مسیر طراحیشدهٔ لیبسکیند بازدیدکنندگان را از میان گالریها، فضاهای خالی، و بنبستها عبور میدهد. بخش قابل توجهی از این الحاقیه فاقد پنجره و تغییرات مصالح است.
فضای داخلی عمدتاً از بتنِ مسلح ساخته شده که حضور لحظات خلأ، سکوت و بنبست را تقویت میکند؛ جایی که تنها یک شکاف باریک نور، فضا را روشن میسازد.
این یک حرکت نمادین از سوی لیبسکیند است تا بازدیدکنندگان آنچه را که یهودیان در دوران جنگ جهانی دوم احساس میکردند تجربه کنند ــ اینکه حتی در تاریکترین لحظات که گمان میرود راه گریزی وجود ندارد، یک پرتو کوچک نور همچنان میتواند امید را زنده نگه دارد.
یکی از احساسیترین و قدرتمندترین فضاهای بنا، یک فضای خالی (Void) به ارتفاع حدود ۲۰ متر است که از میان کل ساختمان عبور میکند. دیوارهای بتنیِ این فضا، حالوهوایی سرد و فراگیر ایجاد میکنند و تنها منبع نور، شکافی کوچک در بالای آن است.
کف این فضا با دههزار صورت فلزی خشن پوشانده شده است؛ نمادی از قربانیان هولوکاست. این بنا بیش از آنکه یک موزه باشد، تجربهای است از آنچه بیشتر افراد قادر به درک کاملش نیستند.
بخش الحاقی لیبسکیند به «باغ تبعید» میرسد؛ جایی که بازدیدکنندگان بار دیگر در میان ۴۹ ستون بلند بتنی که با گیاهان پوشیده شدهاند احساس گمگشتگی میکنند. این ستونهای عظیم حس فقدان جهت را ایجاد میکنند، اما با بالا نگاه کردن به سوی آسمان باز، لحظهای از رهایی و تعالی بهوجود میآید.
موزه یهود لیبسکیند سفری احساسی در میان تاریخ است؛ معماری و تجربهٔ فضایی بنا، گواه توانایی لیبسکیند در تبدیل تجربهٔ انسانی به ترکیبی معماری است.
لیبسکیند مینویسد:
«موزه یهود همچون نمادی است که در آن امر نادیدنی و امر دیدنی، ویژگیهای ساختاری هستند که در این فضای برلین گرد آمدهاند و در معماریای عریان شدهاند، جاییکه آنچه نامناپذیر است همان نامی میشود که پایدار میماند.»
جهت دسترسی به پروژههای بیشتر به این صفحه از سایت مراجعه کنید.
” تمامی حقوق مادی و معنوی محتوا متعلق به پایگاه خبری جهان معماری می باشد “