لوگو رسانه جهان معماری

سبک اسکاندیناوی در طراحی داخلی

سبک اسکاندیناوی در طراحی داخلی | Scandinavian Style in Interior Design

معرفی سبک اسکاندیناوی

سبک اسکاندیناوی در طراحی داخلی یکی از جریان‌های محبوب و تاثیرگذار در دکوراسیون معاصر است که به سادگی، عملکردگرایی و استفاده از مواد طبیعی شناخته می‌شود. فضای داخلی به سبک اسکاندیناوی معمولاً حس آرامش، تعادل و دعوت‌کنندگی دارد؛ محیطی که در آن حداقل‌گرایی با راحتی همراه شده و زیبایی در عین کارآمدی نمود می‌یابد.

تمرکز بر سادگی در فرم و جزئیات، عملکردگرایی در چیدمان وسایل، بهره‌گیری از نور طبیعی فراوان و به‌کارگیری متریال‌های طبیعی (خصوصاً چوب‌های مرغوب) از مشخصه‌های کلیدی این سبک به‌شمار می‌روند. نتیجه نهایی فضایی است کمینه‌گرا اما دنج و گرم که تعادل دلپذیری میان خلوتی و صمیمیت برقرار می‌کند. به بیان دیگر، سبک اسکاندیناوی درس بزرگی در زمینه‌ی توازن است: طراحی‌هایی ساده اما هدفمند، مینیمال اما راحت، تمیز اما گرم.

علاقه به خانه و کیفیت زندگی در فرهنگ اسکاندیناوی نقشی بنیادین دارد. در این رویکرد، اشیای روزمره با مهارت بالا از مواد باکیفیت ساخته می‌شوند و در عین حال مقرون‌به‌صرفه باقی می‌مانند. این امر ریشه در باور به دمکراتیک بودن طراحی دارد که می‌کوشد زیبایی و کاربری را برای همه افراد جامعه در دسترس قرار دهد.

برندهایی نظیر ایکیا (IKEA) با محصولات کاربردی و اقتصادی خود و همچنین رواج مفهوم دانمارکی «hygge» (احساس آسایش و صمیمیت در فضای ساده و گرم) در سال‌های اخیر، به محبوبیت جهانی سبک اسکاندیناوی افزوده‌اند. در مجموع، جذابیت بی‌زمان (Timeless) این سبک و حس خوبی که فضاهای اسکاندیناویایی به افراد القا می‌کنند، آن را به انتخابی پرطرفدار برای طراحی داخلی در سراسر جهان بدل کرده است.

 

سبک اسکاندیناوی در طراحی داخلی

 

تاریخچه و شکل‌گیری سبک اسکاندیناوی در شمال اروپا

خاستگاه سبک اسکاندیناوی به کشورهای شمال اروپا – به‌ویژه دانمارک، سوئد و نروژ – بازمی‌گردد. این سبک به شکل امروزی خود در میانه‌ی قرن بیستم تبلور یافت و همزمان با جنبش مدرن‌گرایی پس از جنگ جهانی دوم رشد کرد. دوران پس از جنگ دوره‌ای از امید به آینده، پیشرفت‌خواهی و شهرنشینی فزاینده در منطقه‌ی اسکاندیناوی بود که زمینه را برای ظهور رویکردهای نو در طراحی فراهم کرد. در این زمان، صنعتگران و نجاران روستایی که نسل‌در‌نسل مهارت‌های چوب‌کاری را آموخته بودند به شهرها آمدند و هنر خود را با آرمان‌های پیشروی عصر مدرن درآمیختند.

نتیجه، پدید آمدن سبکی بود که فرم را تابع عملکرد می‌دانست؛ مفهومی که توسط معماران پیشروی دانمارکی نظیر پول هنینگزن و ویلهلم لوریتر معرفی شد و به اصل راهنمای طراحی اسکاندیناوی بدل گشت. بدین‌ترتیب در سال‌های پس از جنگ، عملکردگرایی حرف اول را می‌زد و سادگی در طراحی حاصل این رویکرد عملکردگرا بود.

از رویدادهای مهم تاریخ این سبک می‌توان به نمایشگاه استکهلم در سال 1930 اشاره کرد که آغازگر رسمی جنبش مدرنیسم اسکاندیناویایی به شمار می‌رود. همچنین در دهه ۱۹۵۰، تور نمایشگاهی مشهوری با عنوان «Design in Scandinavia» به مدت سه سال در آمریکا و کانادا برگزار شد و توجه طراحان و عامه‌ی مردم را به زیبایی‌شناسی نوردیک جلب کرد. در همین دوران اصطلاح Scandinavian Design به عنوان برندی منطقه‌ای بر سر زبان‌ها افتاد و با اهدای جایزه‌هایی مانند «جایزه لونینگ» (Lunning Prize) به طراحان برتر شمال اروپا (۱۹۵۱–۱۹۷۰) آوازه‌ی این سبک بیش از پیش جهانی شد.

ویژگی بارز طراحی اسکاندیناوی در میانه قرن بیستم، دمکراتیک و مقرون‌به‌صرفه بودن آن در کنار ظاهر شیک و مدرن بود. طراحان این سبک می‌کوشیدند مبلمان و دکورهایی با خطوط ساده، عملکرد بالا و قیمت مناسب برای عموم تولید کنند تا کیفیت طراحی در زندگی روزمره همه افراد حضور یابد. در آن دوران، خطوط تمیز، مبلمان کاربردی و پالت رنگی خنثی از مشخصه‌های سبک مدرن در سراسر جهان بود؛ اما طراحان اسکاندیناویایی علاوه بر این‌ها به شرایط اقلیمی خاص شمال اروپا نیز توجه داشتند.

زمستان‌های طولانی و تاریک در کشورهای نوردیک، نیاز به فضاهایی روشن و دنج را در فرهنگ آنها نهادینه کرده بود. بنابراین، طراحی اسکاندیناوی از همان آغاز با الهام از طبیعت و اقلیم سرد شمال شکل گرفت تا محیط داخل خانه را به فضایی روشن، گرم و دلپذیر برای گذران روزهای سرد تبدیل کند. خانه‌های سنتی اسکاندیناویایی با پنجره‌های بزرگ، پلان باز و رنگ‌های روشن، پاسخی بودند به کمبود نور روز در زمستان‌های شمالی. به بیان دیگر، اقلیم منحصربه‌فرد شمال اروپا (روزهای کوتاه و سرد) مستقیماً بر فلسفه‌ی این سبک تأثیر گذاشت و نیاز به روشنایی، گرما و راحتی را به اصول بنیادین طراحی داخلی در این کشورها تبدیل کرد.

در دهه‌های میانی قرن بیستم، طراحان سرشناسی از منطقه‌ی اسکاندیناوی ظهور کردند که هر یک سهم بزرگی در معرفی این سبک به جهان داشتند. افرادی همچون آرنه یاکوبسن (خالق صندلی Egg)، آلوار آلتو (معمار و طراح مبلمان فنلاندی)، هانس وگنر (طراح دانمارکی ملقب به «استاد صندلی»)، بورگه موگنسن و ورنور پانتون از جمله پیشگامانی بودند که آثارشان نمایانگر زیبایی‌شناسی ساده و عملکردگرای اسکاندیناوی شد.

طراحی‌های این نسل – که به «دوران طلایی طراحی مدرن دانمارک» نیز مشهور است – شامل مبلمان و عناصری بود که با فرم‌های ارگانیک، متریال طبیعی و کیفیت ساخت بالا توجه جهانیان را جلب کرد. به این ترتیب تا دهه ۱۹۵۰، سبک اسکاندیناوی اعتبار و شناخت بین‌المللی کسب کرده بود و در معماری و طراحی داخلی مدرن جایگاه ویژه‌ای به‌دست آورد. این سبک نه فقط در دکوراسیون منزل، بلکه حتی در معماری ساختمان‌های مدرن دنیا نیز تأثیر گذاشت و به الگویی برای طراحی خانه‌های ساده، هماهنگ با طبیعت و انسان‌دوست تبدیل شد.

 

سبک اسکاندیناوی در طراحی داخلی

 

اصول و ویژگی‌های اصلی سبک اسکاندیناوی

طراحی داخلی اسکاندیناوی بر مجموعه‌ای از اصول بنیادین استوار است که در تمام نمونه‌های این سبک به چشم می‌خورند. این اصول ریشه در فرهنگ و سبک زندگی مردم شمال اروپا دارند و هدفشان ایجاد فضایی زیبا و در عین حال کارآمد برای بهبود کیفیت زندگی روزمره است. در ادامه به مهم‌ترین ویژگی‌های این سبک می‌پردازیم:

  • سادگی و مینیمالیسم: فضای اسکاندیناویایی با خطوط تمیز و فرم‌های ساده تعریف می‌شود. هرگونه تزئینات اضافی یا جزئیات غیرضروری از دکوراسیون حذف می‌گردد تا زیبایی در بی‌پیرایگی نمود یابد. محیط‌های اسکاندیناوی معمولاً دارای پلان باز و بدون ازدحام وسایل هستند؛ تنها اقلامی در فضا چیده می‌شوند که کاربرد مشخصی داشته باشند. این مینیمالیسم هرچند ظاهراً سرد و خالی به نظر می‌رسد، اما در سبک اسکاندیناوی با افزودن عناصر گرمابخش، هرگز فضا خشک و بی‌روح نمی‌شود. هدف آن است که با حداقل اشیاء، حداکثر کارایی و زیبایی حاصل شود.
  • عملکردگرایی: در سبک اسکاندیناوی، شعار «فرم تابع عملکرد» سرلوحه‌ی طراحی است. هر وسیله یا عنصری باید کاربرد عملی در بهبود زندگی داشته باشد و زیبایی‌شناسی در خدمت این عملکرد قرار می‌گیرد. نتیجه این رویکرد، فضایی است که در آن راحتی و سهولت استفاده حرف اول را می‌زند. برای نمونه، مبلمانی که در این سبک به‌کار می‌رود اغلب چندمنظوره یا دارای فضای ذخیره‌سازی مخفی است تا بهره‌وری از فضا افزایش یابد. پس کاربردی بودن (Functionality) نه تنها در چیدمان وسایل، بلکه در کل معماری فضا نیز دیده می‌شود؛ دیوارها، نورگیری‌ها و مسیرهای حرکتی همگی با نگاه عملکردگرا طراحی می‌شوند.
  • ارتباط با طبیعت: احترام به طبیعت و آوردن عناصر طبیعی به داخل خانه از ارکان زیبایی‌شناسی اسکاندیناوی است. مردم اسکاندیناوی دلبستگی عمیقی به فضای باز و طبیعت بکر دارند و می‌کوشند این حس را در فضای داخلی نیز بازآفرینی کنند. استفاده گسترده از متریال‌های ارگانیک مانند چوب (به‌خصوص چوب‌های روشن نظیر بلوط و زبان‌گنجشک)، سنگ، چرم و الیاف طبیعی (کتان، پشم و غیره) در مبلمان و تزئینات، پیوند میان داخل و خارج خانه را تقویت می‌کند. برای مثال، کف‌پوش‌های چوبی (بلوط، کاج یا زبان‌گنجشک) و مبلمان تمام‌چوب از مشخصه‌های رایج این سبک هستند. همچنین پالت رنگی الهام‌گرفته از مناظر طبیعی (سفید برفی، خاکستری سنگی، قهوه‌ای چوبی و سبزهای ملایم گیاهی) به چشم می‌خورد که حس بودن در دل طبیعت را القا می‌کند.
  • نور طبیعی فراوان: در فرهنگ اسکاندیناوی نور معنایی فراتر از روشنایی صرف دارد؛ نور عنصری حیاتی برای ایجاد فضایی دلگرم‌کننده در روزهای بلند پاییز و زمستان‌های تاریک به‌شمار می‌آید. بر همین اساس، طراحی اسکاندیناوی به حداکثر رساندن نور طبیعی در فضا تأکید دارد. پنجره‌های بزرگ و متعدد، پرده‌های نازک یا حتی حذف پرده‌ها به منظور ورود بیشترین میزان نور خورشید به داخل فضا بسیار متداول است. پلان‌های باز و رنگ‌های روشن دیوار نیز به بازتاب بیشتر نور کمک می‌کنند. علاوه بر این، اسکاندیناوی‌ها در نورپردازی مصنوعی رویکردی ویژه دارند: به جای یک چراغ سقفی مرکزی پرنور (مانند بسیاری فرهنگ‌ها)، ترجیح می‌دهند چندین منبع نور ملایم در نقاط مختلف فضا ایجاد کنند تا به صورت جزیره‌های کوچک نورانی یک محیط گرم و دلنشین پدید آورند. استفاده از آباژورها، چراغ‌های رومیزی و دیواری متنوع با نورهای غیرمستقیم، فضایی دل‌انگیز و دعوت‌کننده می‌سازد که از خیرگی یا سردی نور مستقیم جلوگیری می‌کند. به گفته‌ی طراحان، کیفیت نورپردازی در این سبک همه‌چیز است، چرا که در زمستان اسکاندیناوی پس از ساعت ۴ عصر هوا کاملاً تاریک می‌شود و نورپردازی خوب می‌تواند حال‌وهوای فضا را دگرگون کند.
  • پالت رنگی روشن و خنثی: یکی دیگر از ویژگی‌های بارز سبک اسکاندیناوی، استفاده از طیف رنگ‌های روشن، ملایم و طبیعت‌گرایانه است. دیوارها اغلب سفید یا با ته‌رنگ‌های بسیار ملایم نقاشی می‌شوند تا نور را منعکس کرده و فضا را بزرگ‌تر و پرنورتر جلوه دهند. رنگ‌های خنثی مانند سفید، کرم، خاکستری روشن و بژ بیشترین کاربرد را در پس‌زمینه دارند که نتیجه آن خلق بستری آرام و یکدست برای نمایش سایر عناصر است. این پالت خنثی همچنین به هماهنگ‌سازی اجزای متنوع فضا کمک می‌کند و اجازه می‌دهد متریال‌های طبیعی (مانند رگه‌های چوب یا بافت پارچه‌ها) خودنمایی کنند. هرچند این سبک عمدتاً تک‌رنگ و ملایم است، اما گهگاه افزودن یک رنگ تأکیدی نیز دیده می‌شود؛ مثلاً قرار دادن کوسن‌ها یا اکسسوری‌هایی به رنگ‌های پاستلی یا حتی مشکی، برای ایجاد کنتراست بصری و جلوگیری از یکنواختی کامل. با این حال این رنگ‌های تأکیدی بسیار محدود و حساب‌شده به کار می‌روند تا همچنان حس خلوت و آرام فضا حفظ شود. به عقیده‌ی طراحان، هرچه پالت رنگی محدودتر و ملایم‌تر باشد، می‌توان با بافت‌ها و الگوهای متنوع در همان طیف‌ها بازی کرد و به فضا عمق و جذابیت بخشید بدون آن‌که شلوغ به نظر برسد.
  • راحتی و دنج بودن (Hygge): بر خلاف تصوری که برخی از مینیمالیسم سرد و خشک دارند، سبک اسکاندیناوی بر ایجاد حس آسایش و صمیمیت در فضا تأکید می‌کند. کلیدواژه‌ی معروف دانمارکی‌ها یعنی «هوگه» (hygge) – به معنای آسودگی و باهم‌بودن گرم و دنج – در این سبک بسیار الهام‌بخش است. به‌کارگیری بافت‌های نرم و دلپذیر، نورپردازی ملایم و مبلمان راحت باعث می‌شود فضای ساده و خلوت اسکاندیناویایی سرد و خالی نباشد بلکه برعکس، بسیار دلنشین و انسانی احساس شود. در واقع، مینیمالیسم همراه با گرما توصیف گویایی برای این سبک است. برای مثال، وجود پتوی بافتنی، فرش پشمی، کوسن‌های نرم و شمع‌های روشن در یک اتاق نشیمن اسکاندیناویایی، همان عناصری هستند که سادگی فضا را از یکنواختی درآورده و به آن جان می‌بخشند. بدین ترتیب سبک اسکاندیناوی ثابت می‌کند که می‌توان با پرهیز از تجمل‌گرایی، فضایی ساخت که همچنان روح‌دار، گرم و دعوت‌کننده باشد.
  • کیفیت و ماندگاری: توجه به کیفیت ساخت و دوام محصولات نیز از ارزش‌های اصلی طراحی اسکاندیناوی است. شعار طراحان این خط‌مشی آن است که وسایل باید ساخت خوب و عمر طولانی داشته باشند و با گذشت زمان نیز زیبا بمانند. این دیدگاه ریشه در رویکرد پایدار و طبیعت‌دوستانه‌ی شمال اروپا دارد؛ استفاده از مواد طبیعی بادوام و ساخت دقیق به‌نحوی که مبلمان و دکور تا سال‌ها قابل‌استفاده باشند، علاوه بر کاهش ضایعات، حس اصالت و اصیل بودن به فضا می‌دهد. در واقع بسیاری از طرح‌های کلاسیک اسکاندیناویایی (مانند صندلی‌های چوبی آیکونیک) بعد از دهه‌ها هنوز زیبا و مطلوب‌اند که نشان‌دهنده‌ی ماندگاری زیبایی‌شناسی این سبک است. توجه به صنعتگری (Craftsmanship) و جزئیات ساخت، از این منظر بخش مهمی از ارزش‌های اسکاندیناوی به شمار می‌آید.

 

سبک اسکاندیناوی در طراحی داخلی

سبک اسکاندیناوی در طراحی داخلی

 

عناصر طراحی داخلی در سبک اسکاندیناوی

هرچند اصول کلی ذکرشده در تمام نمونه‌های سبک اسکاندیناوی جاری است، اما برای درک بهتر این سبک می‌توان به عناصر مشخصی که معمولاً در طراحی داخلی اسکاندیناوی حضور دارند اشاره کرد. این عناصر شامل انتخاب مبلمان، پالت رنگی، متریال و مصالح، نورپردازی، بافت‌ها و حتی استفاده از گیاهان در فضا می‌شود. در ادامه، هر یک از این عناصر را جداگانه بررسی می‌کنیم.

  • در این فضا می‌توان ویژگی‌های شاخص این سبک را به‌خوبی مشاهده کرد: کف‌پوش چوب روشن، دیوارهای سفید و نورگیر بزرگ که نور طبیعی را به داخل می‌آورد. مبلمان دارای طراحی ساده و کم‌ارتفاع است و با روکش پارچه‌ای خنثی حس آرامش را القا می‌کند. استفاده از چند گلدان گیاه سبز و بافت‌های طبیعی (سبد حصیری، پارچه‌های کتانی) به فضا روح و سرزندگی بخشیده است. نبود تزئینات اضافی و حضور تنها وسایل ضروری، خلوتی دلنشینی ایجاد کرده که عملکردگرایی و زیبایی را توأمان عرضه می‌دارد. این تصویر نمونه‌ای از یک خانه‌ی اسکاندیناویایی مدرن است که چگونه سادگی و طبیعت را در خدمت آسایش انسان به کار گرفته است.
  • مبلمان (Furniture): مبلمان اسکاندیناویایی به داشتن طرح‌های ساده، خطوط صاف و ارگانیک و ارتفاع کم معروف است. قطعات مبلمان عاری از تزئینات پیچیده‌اند؛ مثلاً پایه‌های صندلی و میزها باریک و کشیده طراحی می‌شوند تا فضای دید را اشغال نکنند و حس سبکی و فضای باز القا گردد. غالب مبلمان این سبک از جنس چوب‌های طبیعی (مانند بلوط، زبان‌گنجشک، توسکا یا کاج) ساخته می‌شود که با رنگ طبیعی یا روکش روشن پرداخت شده‌اند. این چوب‌های روشن نه تنها استحکام و دوام دارند، بلکه با رگه‌ها و بافت گرم خود زیبایی بصری به فضا می‌افزایند. در کنار چوب، استفاده از فلز به میزان کم (اغلب به رنگ مشکی یا طوسی به‌عنوان لهجه‌ی مدرن) یا پلاستیک‌های باکیفیت در برخی طرح‌های معاصر نیز دیده می‌شود، اما روح کلی مبلمان همچنان طبیعی و ساده باقی می‌ماند. صندلی‌ها و کاناپه‌ها اغلب با پارچه‌های تک‌رنگ خنثی (سفید، خاکستری، کرم) روکش می‌شوند تا هم راحتی استفاده را فراهم کنند و هم در ترکیب رنگی فضا هماهنگ باشند. طراحی بسیاری از قطعات مبلمان اسکاندیناویایی به دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ برمی‌گردد (دوران اوج این سبک)؛ مانند صندلی «اِگ» اثر آرنه یاکوبسن یا صندلی «ویشبون» اثر هانس وگنر که هنوز هم تولید و استفاده می‌شوند. این قطعات نمادین نشان می‌دهد چگونه مبلمان این سبک با فرم‌های نرم و منحنی، الهام‌گرفته از طبیعت و ارگونومی بدن طراحی شده و در عین سادگی کاملاً جذاب و ماندگار هستند. به‌طور کلی، مبلمان اسکاندیناوی فضایی راحت، کاربردی و بی‌تکلف فراهم می‌کند و به پس‌زمینه‌ای برای زندگی روزمره تبدیل می‌شود نه عنصری غالب که خودنمایی کند.
  • رنگ‌ها (Colors): همان‌گونه که پیش‌تر اشاره شد، پالت رنگی در سبک اسکاندیناوی عمدتاً روشن و ملایم است. سفید پرکاربردترین رنگ برای سطوح بزرگ (دیوار، سقف، کابینت‌ها) است، چرا که نور را منعکس کرده و فضا را بازتر نشان می‌دهد. در کنار سفید، سایه‌های لطیفی از خاکستری، بژ، کرم و طوسی روشن به چشم می‌خورند که همگی جزو رنگ‌های خنثی محسوب می‌شوند. این ترکیب رنگی خنثی به فضا ظاهری آرام، تمیز و یکدست می‌دهد و امکان تمرکز چشم بر بافت‌ها و اشیای تزیینی معدود را فراهم می‌آورد. معمولاً در یک اتاق اسکاندیناویایی بیش از دو یا سه رنگ اصلی نمی‌بینید و طراحان به جای تنوع رنگ، از درجات مختلف تیرگی-روشنی یک رنگ استفاده می‌کنند تا عمق ایجاد کنند بدون آن‌که فضا شلوغ شود. با این حال، برای جلوگیری از یکنواختی مطلق، اضافه کردن لهجه‌های رنگی ظریف در جزئیات کوچک مرسوم است. برای مثال، یک گلدان آبی‌آسمانی، چند کوسن با طرح ساده به رنگ زرد خردلی روشن یا یک تابلوی نقاشی با رگه‌هایی از سبز زیتونی می‌تواند به فضا شخصیت بدهد بی‌آنکه مینیمالیسم آن را مخدوش کند. حتی استفاده از کمی رنگ مشکی یا ذغالی در پایه‌ی مبلمان یا قاب‌ها نیز به عنوان کنتراست کاربرد دارد. به طور خلاصه، پالت رنگی سبک اسکاندیناوی توازن دقیقی بین روشنایی و گرما برقرار می‌کند: روشنایی حاصل از سفید و خنثی‌ها و گرمای بصری حاصل از هارمونی کلی رنگ‌ها و حضور جنس طبیعی مواد.
  • متریال (Materials): متریال‌های مورد استفاده در این سبک، بازتابی از طبیعت بکر شمال اروپا هستند. چوب مهم‌ترین ماده در معماری و دکوراسیون اسکاندیناوی است؛ از کف‌پوش‌های چوبی گرفته تا مبلمان، قفسه‌ها و حتی پوشش برخی دیوارها (تخته‌های چوبی یا پانل‌های روکش چوب). چوب‌های روشن مثل بلوط، فان، توس و کاج به دلیل رنگ ملایم و بافت زیبایشان محبوبیت خاصی دارند. این چوب‌ها حس گرمابخشی را که در فضای سرد شمال نیاز است تأمین می‌کنند و با رنگ‌های روشن اطرافشان به خوبی هماهنگ می‌شوند. پارچه‌ها و الیاف طبیعی نیز نقش پررنگی دارند: کتان و پنبه برای پرده‌ها، ملحفه‌ها و رومبلی‌ها؛ پشم و خز گوسفند (یا طرح‌های مصنوعی مشابه) برای فرش، پتوی مبل و کوسن‌ها. این بافت‌های طبیعی علاوه بر ایجاد تنوع لمسی، جلوه‌ای دنج و راحت به محیط می‌دهند. برای مثال، پهن کردن یک فرش پشمی ساده یا قراردادن یک پوست گوسفند روی صندلی چوبی، بلافاصله حس گرم و صمیمانه‌ای به اتاق می‌افزاید. چرم طبیعی به رنگ‌های قهوه‌ای یا عسلی نیز در جزئیاتی مانند صندلی‌های راحتی یا دستگیره‌ها به کار می‌رود که ضمن دوام بالا، با گذشت زمان زیبایی پتینه‌واری پیدا می‌کند. در کنار این‌ها، متریال‌های معدنی مانند سنگ و سرامیک برای سطوح میز، کانتر آشپزخانه یا اشیای دکوری استفاده می‌شوند تا یادآور سادگی و استحکام طبیعت باشند. شیشه نیز برای پنجره‌های بزرگ و گاه جداکننده‌های شفاف داخلی حضور دارد تا نور را بدون مانع در فضا جاری کند. به طور کلی، متریال‌ها در سبک اسکاندیناوی صادقانه و اصیل هستند؛ یعنی ماهیت و بافت طبیعی خود را نشان می‌دهند و پوشیده یا تزیین‌شده نیستند. این امر فضایی ارگانیک و صمیمی پدید می‌آورد که در آن انسان‌ها ارتباط نزدیکی با مواد پیرامون خود احساس می‌کنند.
  • نورپردازی (Lighting): عنصر نور، همان‌طور که گفته شد، در این سبک اهمیتی ویژه دارد. در طول روز، نور خورشید نقش قهرمان را بازی می‌کند؛ از این رو طراحی باید به گونه‌ای باشد که نور طبیعی تا عمق فضا نفوذ کند. برای این منظور از پنجره‌های قدی بزرگ، پرده‌های نازک سفید یا کرم و چیدمان باز اثاثیه استفاده می‌شود تا حداکثر نور وارد اتاق‌ها شود. اما پس از غروب یا در روزهای ابری، نورپردازی مصنوعی وارد عمل می‌شود که در سبک اسکاندیناوی دارای امضایی منحصربه‌فرد است. به جای نورپردازی متمرکز سقفی، از چندین منبع نور غیرمستقیم و پراکنده استفاده می‌گردد. انواع آباژورهای ایستاده در گوشه‌های اتاق، چراغ‌های رومیزی روی میز کنار مبلی یا قفسه‌ها، ریسه‌های نوری ظریف یا شمع‌های متعدد در بخش‌های مختلف، همگی برای خلق حالتی دلپذیر و شاعرانه به‌کار می‌روند. این منابع نوری کوچک، جزیره‌های نوری گرمی را شکل می‌دهند که سایه‌روشن‌های نرم و چشم‌نوازی در فضا ایجاد می‌کنند. نورها معمولاً دارای دمای رنگ گرم (زرد ملایم شبیه نور شمع) هستند تا سردی نور روزهای زمستانی را جبران کنند و با مبلمان چوبی و بافت‌های پشمی هم‌خوانی داشته باشند. از نظر طراحی صنعتی، کشورهای اسکاندیناوی به خاطر خلق چراغ‌های شاخص نیز مشهورند (مثل چراغ مشهوری که پول هنینگزن در دهه ۵۰ برای لوئیس پولسن طراحی کرد و هنوز تولید می‌شود). این نشان می‌دهد که چگونه نور و وسایل نورپردازی جزئی از فرهنگ طراحی شمال اروپا شده‌اند. در مجموع، هدف نورپردازی در سبک اسکاندیناوی این است که فضایی روشن، آرام‌بخش و طبیعی حتی در دل تاریکی شب فراهم آید.
  • بافت و تکسچر (Texture): با توجه به رویکرد حداقلی در فرم و رنگ، بافت‌ها نقش بسیار مهمی در افزودن شخصیت و جذابیت بصری به فضای اسکاندیناوی دارند. طراحان با استفاده از مواد گوناگون، به فضا عمق و تنوع حسی می‌بخشند بدون آن‌که شلوغی بصری ایجاد کنند. برای مثال، پارچه‌های بافت‌دار نظیر پتوی بافتنی درشت، کوسن‌های بافت‌دار، رو مبلی کتانی چروک یا پرده‌های نخی، نوعی گرمای ملموس به فضا می‌افزایند که در کنار سطوح صاف و رنگ‌های ساده بسیار اثرگذار است. ترکیب یک مبل پارچه‌ای ساده با پتوی پشمی پرزدار آویخته بر آن، یا قرار دادن یک سبد حصیری در کنار مبلمان مدرن، همان کنتراستی را ایجاد می‌کند که فضا را از یکنواختی درمی‌آورد. فرش‌ها نیز عموماً بافت طبیعی و طرح ساده دارند؛ مثلاً یک قالیچه‌ی دست‌بافت پشمی با طرح مینیمال هندسی یا گلیم‌های ساده با رنگ‌های خنثی، کف چوبی را تکمیل می‌کنند و بخش‌بندی ملایمی در فضا ایجاد می‌کنند. حتی در المان‌های سخت‌تر مثل دیوار یا مبلمان نیز بازی با تکسچر دیده می‌شود: دیوار آجری سفید‌شده یا پانل چوبی با گره‌های طبیعی، یا میزهای سنگی مات، همگی بافت‌هایی هستند که به صورت تک‌نگار در فضا به چشم می‌آیند و آن را از حالت تخت و بی‌روح خارج می‌کنند. تاکید می‌شود که تمام این بافت‌ها طبیعی و واقعی هستند؛ یعنی مثلاً به جای طرح بافت چوب روی لمینت مصنوعی، خود چوب واقعی استفاده می‌شود یا به جای پارچه طرح بافت، از جنس‌های بافت‌دار واقعی بهره می‌گیرند. این صداقت در نمایش بافت‌ها، حس اصالت و گرما را دوچندان می‌کند.
  • گیاهان (Indoor Plants): حضور طبیعت زنده در فضای داخلی از دیگر عناصر جذاب سبک اسکاندیناوی است. استفاده از چند گلدان گیاه سبز در اتاق نشیمن، اتاق‌خواب یا حتی حمام، روشی ساده اما موثر برای آوردن زندگی به فضای خنثی و مینیمال است. گیاهان نه تنها رنگ سبز چشم‌نواز خود را به پالت رنگی ملایم اتاق اضافه می‌کنند، بلکه با اشغال حجم در ارتفاع‌ها و گوشه‌های مختلف، بافت و بُعد جدیدی می‌آفرینند. برای مثال، یک درختچه فیکوس بلند در گوشه‌ی اتاق نشیمن می‌تواند توجه را به ارتفاع سقف جلب کرده و ارتباط عمودی در فضا بسازد. یا چند گلدان کوچک پتوس و کاکتوس روی طاقچه و میز، چشمان را در سطح میانی فضا به حرکت درمی‌آورند و حسی پویا خلق می‌کنند. علاوه بر زیبایی بصری، گیاهان هوای فضای بسته را تازه کرده و کیفیت محیط را بهبود می‌دهند که این نیز در فلسفه‌ی سلامت‌محور طراحی اسکاندیناوی جایگاه دارد. جالب اینکه در کشورهای نوردیک به دلیل فصل رشد کوتاه در بیرون خانه، مردم علاقه دارند تمام سال از سرسبزی گیاهان در داخل خانه لذت ببرند؛ از این رو پرورش گیاهان آپارتمانی جزو فرهنگ رایج زندگی آن‌ها است. در نتیجه، تقریباً هیچ فضای اسکاندیناویایی را نمی‌بینید مگر آن‌که ردی از طبیعت زنده در آن باشد، خواه یک گلدان شمعدانی روی لبه‌ی پنجره باشد، خواه چند شاخه برگ اکالیپتوس در یک گلدان سفالی روی میز غذاخوری.

 

سبک اسکاندیناوی در طراحی داخلی

 

تأثیر سبک اسکاندیناوی در طراحی داخلی معاصر جهان

سبک اسکاندیناوی از یک جنبش منطقه‌ای در شمال اروپا فراتر رفته و طی دهه‌های گذشته به جریانی جهانی در دنیای طراحی داخلی تبدیل شده است. سادگی، زیبایی و کارآمدی این سبک باعث شده طراحان و مردم در سراسر دنیا آن را بپذیرند و با فرهنگ‌ها و نیازهای خود سازگار کنند. به جرأت می‌توان گفت امروزه در هر نقطه‌ای از جهان، از آپارتمان‌های شهری گرفته تا خانه‌های روستایی، ردپای زیبایی‌شناسی اسکاندیناوی را می‌توان یافت.

یکی از عوامل مهم گسترش جهانی این سبک، قابلیت تطبیق بالای آن با شرایط و فضاهای مختلف است. طراحی داخلی اسکاندیناوی به دلیل تأکید بر اصول پایه (نور، فضا، عملکرد، طبیعت) می‌تواند در آپارتمان‌های کوچک، خانه‌های بزرگ، فضاهای کاری مدرن و حتی کافی‌شاپ‌ها و هتل‌ها به کار رود و نتیجه‌ای مطلوب بدهد. برای مثال، فضاهای کوچک شهری با انتخاب این سبک می‌توانند دلبازتر و منظم‌تر به نظر برسند، چرا که مبلمان کم اما کاربردی و رنگ‌های روشن به بزرگ‌تر نشان دادن فضا کمک می‌کنند. در مقابل، در فضاهای بزرگ نیز این سبک با ایجاد سادگی و هماهنگی، از آشفتگی بصری می‌کاهد و حس آرامش را القا می‌کند.

یکی دیگر از دلایل نفوذ سبک اسکاندیناوی، موفقیت تجاری برندهای طراحی شمال اروپا در سطح بین‌المللی است. شرکت ایکیا (IKEA) به عنوان بزرگ‌ترین صادرکننده‌ی مبلمان و لوازم خانگی مدرن، نقش غیرقابل انکاری در معرفی زیبایی‌شناسی اسکاندیناوی به میلیون‌ها خانه در جهان داشته است. محصولات تخت-بسته و مقرون‌به‌صرفه‌ی ایکیا که بر پایه‌ی سادگی و کارایی طراحی شده‌اند، به مردم در کشورهای مختلف امکان داد تا حس و حال طراحی داخلی اسکاندیناوی را با هزینه‌ی کم تجربه کنند.

علاوه بر آن، ظهور مجلات و وب‌سایت‌های تخصصی طراحی داخلی در دهه‌های اخیر نیز الهام‌بخش بسیاری در اقصی نقاط دنیا بوده است تا از این سبک الگو بگیرند. موج تب هوگه (hygge) در اواسط دهه ۲۰۱۰ در آمریکا و اروپا – که با چاپ کتاب‌ها، مقالات و محصولات مرتبط همراه بود – نشان داد فلسفه زندگی و طراحی اسکاندیناوی تا چه حد جذاب و فراگیر شده است. هرچند ممکن است تب استفاده از واژه‌ی hygge فروکش کرده باشد، اما تأثیر آن به صورت تمایل عمومی به فضاهای راحت، خودمانی و ساده در طراحی داخلی کشورهای مختلف باقی مانده است.

از منظر حرفه‌ای، بسیاری از طراحان معاصر در سراسر دنیا تحت‌تأثیر مکتب اسکاندیناوی هستند و اصول آن را در سبک‌های مختلف تلفیق می‌کنند. برای نمونه، در سبک‌های مدرنیستی، مینیمالیستی، بوهمی مدرن و حتی روستیک امروزی می‌توان عناصری را دید که از اسکاندیناوی الهام گرفته شده‌اند؛ از پالت رنگی گرفته تا شکل مبلمان و رویکرد به نور و فضا.

در واقع، طراحی داخلی اسکاندیناوی به زبان مشترکی در دنیای دکوراسیون بدل شده که مفاهیم آن (نظم، آرامش، نور، طبیعت‌گرایی) فراتر از مرزهای جغرافیایی معنا پیدا کرده است. بسیاری از معماران و طراحان برجسته اذعان دارند که سادگی عملکردگرای این سبک، مبنای الهام‌بخشی برای خلق فضاهای نوآورانه‌ی امروز است. به عنوان مثال، گرایش‌های نوینی چون طراحی داخلی ساده و پایدار (که بر کاهش مصرف منابع و استفاده از مواد دوستدار محیط‌زیست تأکید دارد) تا حد زیادی ادامه‌دهنده‌ی راهی است که طراحان اسکاندیناوی دهه‌ها پیش آغاز کردند.

همچنین، محبوبیت جهانی سبک اسکاندیناوی منجر به پیدایش سبک‌های تلفیقی جدیدی نیز شده است که ماهیتی بین‌فرهنگی دارند. نمونه‌ی بارز آن سبک “ژاپندی” (Japandi) است که ترکیبی از زیبایی‌شناسی ژاپنی و اسکاندیناوی محسوب می‌شود و در بخش‌های بعد بیشتر به آن خواهیم پرداخت. ظهور Japandi نشان‌دهنده‌ی قدرت انعطاف و تأثیرگذاری سبک اسکاندیناوی است که حتی با فرهنگ بصری به‌کلی متفاوتی مانند ژاپنی درمی‌آمیزد و سبک تازه‌ای خلق می‌کند.

در مجموع، می‌توان گفت طراحی داخلی اسکاندیناوی اکنون دیگر یک ترند گذرا نیست، بلکه به عنوان یک رویکرد تثبیت‌شده جهانی در طراحی داخلی شناخته می‌شود. این سبک با گذشت نزدیک به یک قرن از پیدایش خود، همچنان جذاب و مرتبط باقی مانده است و انتظار می‌رود در آینده نیز الهام‌بخش طراحی‌های نو باشد. ترکیب ویژگی‌های زمان‌پذیر (Timeless) با انطباق‌پذیری در این سبک، آن را به یک پدیده‌ی منحصربه‌فرد بدل کرده که همواره در عرصه‌ی طراحی جریان خواهد داشت.

 

سبک اسکاندیناوی در طراحی داخلی

 

مزایا و معایب سبک اسکاندیناوی

همان‌طور که اشاره شد، سبک اسکاندیناوی به دلیل ویژگی‌های مثبت فراوانش محبوبیت زیادی یافته است. با این وجود، مانند هر سبک دیگری، منتقدانی نیز دارد و ممکن است برای همه‌ی سلیقه‌ها مناسب نباشد. در این بخش نگاهی داریم به مزایا و معایب طراحی داخلی به سبک اسکاندیناوی از دیدگاه عملکردی و زیبایی‌شناسی.

 

مزایا:

فضای روشن، دلباز و آرامش‌بخش: استفاده‌ی گسترده از رنگ‌های روشن و نور طبیعی، محیطی بسیار پرنور و دل‌باز ایجاد می‌کند که حتی در خانه‌های کوچک هم احساس خفگی و تاریکی را از بین می‌برد. این روشنایی و سادگی بصری به افراد حس آرامش ذهنی می‌دهد و استرس ناشی از شلوغی محیط را کاهش می‌دهد. بسیاری از طرفداران این سبک عنوان می‌کنند که فضای منزلشان با این طراحی، تبدیل به مکانی برای تمدد اعصاب و فرار از هیاهوی بیرون شده است.

نظم و سازمان‌یافتگی: مینیمالیسم ذاتی این سبک به معنای حذف اثاثیه و اقلام غیرضروری است که نتیجه‌ی مستقیم آن کاهش به‌هم‌ریختگی در خانه است. هر وسیله جای مشخص و کاربرد معینی دارد و وسایل اضافی معمولاً یا کنار گذاشته می‌شوند یا به صورت هوشمندانه مخفی می‌گردند. بنابراین خانه‌های اسکاندیناویایی عموماً منظم و مرتب‌اند و نظافت و نگهداری از آن‌ها نیز آسان‌تر است. علاوه بر این، تأکید بر راهکارهای ذخیره‌سازی هوشمند (مثل کمدها و قفسه‌های توکار یا مبلمان چندکاره) کمک می‌کند که هر چیزی سر جای خود باشد و فضای کلی خانه خلوت و عملکردی باقی بماند.

کارآمدی و کاربردگرایی بالا: در این سبک، زیبایی فضا در خدمت آسایش و کاربرد آن است. مبلمان و دکورها طوری انتخاب می‌شوند که نیازهای روزمره‌ی ساکنین را به بهترین نحو پاسخ دهند. نتیجه آن است که خانه‌های اسکاندیناوی معمولاً راحت و کاربردی هستند؛ نشستن طولانی بر روی صندلی راحت بدون آزردگی، نور کافی برای مطالعه و کار، فضاهای ذخیره‌سازی برای هر چیز، و پلان آزاد برای حرکت آسان در خانه از جمله مزایای عملی این سبک است. این ویژگی‌ها خصوصاً برای خانه‌های کوچک یا آپارتمان‌های شهری بسیار ارزشمند است، زیرا به استفاده‌ی بهینه از هر متر مربع فضا منجر می‌شود.

زیبایی‌شناسی بی‌زمان و تطبیق‌پذیر: طراحی اسکاندیناوی از آنجا که بر اصول ساده و طبیعی استوار است، دچار دلزدگی یا کهنگی نمی‌شود. این سبک برخلاف برخی مدهای زودگذر، بی‌زمان (Timeless) است و حتی پس از سال‌ها همچنان شیک و مرتبط به نظر می‌رسد. رنگ‌های خنثی و مبلمان ساده به راحتی با عناصر دیگر ترکیب می‌شوند و اگر سلیقه‌ی فرد در طول زمان تغییر کند، با اضافه کردن چند اکسسوری یا رنگ متفاوت می‌توان حال‌وهوای فضا را نو کرد بدون نیاز به تغییر کلی دکور. همچنین این سبک قابلیت تلفیق با سایر سبک‌ها را دارد؛ مثلاً ترکیب عناصر اسکاندیناوی با سبک صنعتی، بوهمی یا حتی کلاسیک نتایج زیبایی به همراه داشته که نشان از انعطاف‌پذیری آن دارد.

حس راحتی و دعوت‌کنندگی (Hygge): شاید بزرگ‌ترین مزیت سبک اسکاندیناوی، حس خوبی باشد که از محیط آن به افراد دست می‌دهد. فضای خلوت، منظم و روشن در کنار حضور بافت‌های نرم و نورهای گرم، خانه را تبدیل به مأمنی دنج و راحت می‌کند که حضور در آن لذت‌بخش است. این فضاها افراد را به گذراندن وقت در خانه ترغیب می‌کنند و جمع شدن خانواده یا دوستان در چنین محیطی تجربه‌ای دلپذیر خواهد بود. مفهوم «هوگه» که پیشتر ذکر شد، به همین مزیت اشاره دارد؛ یعنی خلق فضایی چنان راحت و صمیمی که آدم‌ها دوست داشته باشند ساعاتی طولانی را به گفتگو، مطالعه، نوشیدن قهوه یا تماشای فیلم در آن سپری کنند.

 

معایب:

یکنواختی رنگ و فقدان هیجان بصری: پالت خنثی و حداقلی این سبک، علیرغم زیبایی آرام‌بخش خود، ممکن است برای برخی افراد خسته‌کننده یا زیادی ساده به نظر برسد. به‌ویژه کسانی که به رنگ‌های تند و تنوع بصری علاقه‌مندند، ممکن است فضای اسکاندیناویایی را سرد و بی‌روح تلقی کنند. نبود رنگ‌های زنده و الگوهای پیچیده در دکور ممکن است حس عدم شخصیت یا سفارشی‌ نبودن فضا را به برخی منتقل کند، گویی که تمام اتاق‌ها شبیه هم هستند. هرچند با افزودن مختصر رنگ یا عناصر هنری می‌توان این یکنواختی را شکست، اما این کار از چارچوب سخت‌گیرانه سبک مینیمال اسکاندیناوی کمی فاصله می‌گیرد. به طور خلاصه، این سبک برای عاشقان رنگ و جزئیات ممکن است محدودکننده باشد.

احساس خلوت بیش از حد و کمبود صمیمیت برای برخی: پلان‌های باز و خلوت که یکی از جذابیت‌های این سبک است، برای همه مناسب نیست. برخی افراد در فضاهای بسیار خلوت و مینیمال احساس راحتی کامل ندارند و ترجیح می‌دهند محیط اطرافشان پر از نشانه‌ها و اشیای خاطره‌انگیز یا هنری باشد. در سبک اسکاندیناوی به دلیل تأکید بر خلوتی، ممکن است افراد حس کنند فضا کمی سرد یا رسمی شده است. همچنین پلان باز و یکپارچه (مثلاً ادغام نشیمن، غذاخوری و آشپزخانه در یک فضا) می‌تواند از نظر حریم خصوصی و تنوع فضایی چالش ایجاد کند.

برای نمونه، در این سبک دیوارها و پارتیشن‌های کمتری به کار می‌رود و این موضوع ممکن است برای افرادی که گوشه‌های دنج و مجزا در خانه را دوست دارند خوشایند نباشد. البته می‌توان با چیدمان هوشمندانه مبلمان تا حدی فضاها را تفکیک کرد، اما در هر حال ماهیت باز بودن فضا حفظ می‌شود.

نیاز به نظم‌دهی و نگهداری مداوم: مینیمال بودن فضا به این معناست که هرج و مرج کوچک سریع به چشم می‌آید. در یک اتاق شلوغ ممکن است کمی نامرتبی گم شود، اما در فضای خلوت اسکاندیناوی، مثلاً رها شدن چند وسیله بر روی میز یا انباشته شدن لباس‌ها روی صندلی بلافاصله کل ظاهر تر و تمیز فضا را مخدوش می‌کند. بنابراین کسانی که این سبک را انتخاب می‌کنند باید به نگهداری نظم و ترتیب پایبند باشند و مرتب کردن روزانه را در برنامه خود داشته باشند تا خانه‌شان شبیه تصاویر الهام‌بخش بماند. این موضوع می‌تواند برای افراد پرمشغله یا خانواده‌های دارای کودک خردسال چالشی باشد، چرا که حفظ مداوم آن مینیمالیسم کار آسانی نخواهد بود.

محدودیت در نمایش علایق شخصی و وسایل خاطره‌انگیز: در سبک اسکاندیناوی جای زیادی برای کلکسیون وسایل تزیینی، یادگاری‌های سفرها، عکس‌های خانوادگی متعدد یا کتابخانه‌های بزرگ وجود ندارد. از آنجا که زیبایی در خلوتی و خالی بودن سطوح است، افراد باید بسیاری از خرده‌ریزها و وسایل شخصی خود را در کشوها و کمدها پنهان کنند.

این امر هرچند به مرتب‌تر شدن خانه کمک می‌کند، اما ممکن است حس کنند خانه کمتر بازتاب‌دهنده‌ی شخصیت و خاطرات آن‌ها است. برخی منتقدان می‌گویند خانه‌های اسکاندیناویایی گاهی بیش از حد شبیه صفحات مجله‌های دکوراسیون می‌شوند و اثری از زندگی واقعی ساکنان در آن‌ها دیده نمی‌شود. البته راه‌حل این مسئله آن است که هرکس با حفظ چارچوب کلی سبک، آن را با چند المان شخصی‌سازی کند تا فضا کاملاً منحصربه‌فرد و خودمانی شود.

احتمال هزینه‌های بالاتر برای کیفیت مطلوب: شعار کیفیت و ماندگاری در سبک اسکاندیناوی به این معناست که بهتر است از وسایل خوب و اصیل استفاده شود تا سال‌ها بمانند. این موضوع می‌تواند از نظر هزینه چالش‌برانگیز باشد، زیرا خرید مبلمان تمام‌چوب یا اکسسوری‌های دست‌ساز و باکیفیت معمولاً گران‌تر از گزینه‌های عادی است. البته امروزه برندهای مقرون‌به‌صرفه (مثل ایکیا) امکان ایجاد فضایی شبیه اسکاندیناوی را با هزینه کم فراهم کرده‌اند، اما واقعیت آن است که مثلاً یک مبل راحتی با طراحی مینیمال اگر از برندهای مشهور دانمارکی خریداری شود ممکن است قیمت بسیار بالایی داشته باشد. بنابراین علاقه‌مندان حرفه‌ای این سبک باید بودجه‌ی کافی را مدنظر قرار دهند یا به دنبال جایگزین‌های ارزان‌تر با طراحی مشابه بگردند.

در مجموع، مزایا و معایب فوق نشان می‌دهد که سبک اسکاندیناوی با تمام جذابیت‌هایش، انتخابی وابسته به سلیقه، سبک زندگی و اولویت‌های شخصی افراد است. برای کسانی که آرامش، نظم و نور را در خانه‌شان در اولویت می‌دانند، این سبک می‌تواند فضایی ایدئال بیافریند. در مقابل، افرادی که جنب‌وجوش بصری، رنگ‌های زنده یا اشیای تزیینی زیاد را می‌پسندند، شاید نیاز باشد رویکرد منعطف‌تری اتخاذ کنند یا از ترکیب این سبک با المان‌های دیگر بهره بگیرند تا به تعادل دلخواهشان برسند.

 

سبک اسکاندیناوی در طراحی داخلی

 

نکات عملی برای پیاده‌سازی سبک اسکاندیناوی

اگر مایلید فضای خانه یا محل کار خود را با الهام از سبک اسکاندیناوی طراحی کنید، در نظر داشتن چند راهکار عملی می‌تواند به شما کمک کند. پیاده‌سازی این سبک لزوماً پرهزینه نیست و با رعایت اصول کلیدی آن، می‌توانید به تدریج محیط پیرامونتان را به حالت دلخواه درآورید. در ادامه، نکات مهمی که طراحان داخلی برای اجرای سبک اسکاندیناوی توصیه می‌کنند آورده شده است:

  • انتخاب پالت رنگی خنثی و روشن: کار را با رنگ آغاز کنید. دیوارها، کف و مبلمان اصلی را در طیف رنگ‌های خنثی روشن نگه دارید. سفید، کرم، خاکستری روشن یا بژ بهترین گزینه‌ها برای پس‌زمینه هستند چرا که نور را منعکس کرده و فضا را بزرگ‌تر نشان می‌دهند. این پس‌زمینه‌ی رنگی ملایم مانند بومی خالی است که می‌توانید بعداً با افزودن جزئیات کوچک رنگی (مثلاً یک کوسن آبی ملایم یا یک گلدان سبز) آن را زنده‌تر کنید بدون آنکه از حالت آرام خود خارج شود. اگر دیوارهای خانه‌تان تیره است، اولین قدم می‌تواند رنگ‌آمیزی مجدد آن‌ها به رنگ‌های روشن باشد تا فوراً حس و حال فضا تغییر کند.

  • مینیمال کردن مبلمان و وسایل: به جای پُر کردن اتاق از اثاثیه‌ی متعدد، فقط ضروری‌ترین و موردعلاقه‌ترین اقلام را نگه دارید. مبلمانی را انتخاب کنید که طراحی ساده و خطی دارند و اندازه‌ی آن‌ها متناسب با مقیاس فضاست. از قرار دادن مبلمان بزرگ در اتاق کوچک یا بالعکس بپرهیزید تا تعادل بصری حفظ شود. هر قطعه مبلمان باید جای مشخص و کاربرد معینی داشته باشد؛ مثلاً یک مبل راحتی برای نشستن و مطالعه، یک میز قهوه‌خوری کوچک برای قرار دادن وسایل ضروری و چند صندلی یا پاف تکمیلی در صورت نیاز. از انباشت وسایل اضافی یا دکوری‌های زیاد روی سطوح (میز، طاقچه، زمین) خودداری کنید. شعار مفید این مرحله: «کمتر، بیشتر است»؛ با حذف موارد غیرضروری، به زیباتر شدن چیزهای ضروری میدان می‌دهید.

  • بهره‌گیری از راهکارهای ذخیره‌سازی پنهان: نظم بخشیدن به فضاهای پشت صحنه به اندازه‌ی ظاهر اتاق اهمیت دارد. برای سبک اسکاندیناوی، کمدها و قفسه‌های مخفی و توکار یک موهبت‌اند. اگر در مرحله‌ی نوسازی یا طراحی هستید، قفسه‌های دیواری توکار، کابینت‌های یکدست هم‌رنگ دیوار و تخت‌خواب یا مبلمان جعبه‌دار را در نظر بگیرید که امکان مخفی کردن لوازم را فراهم می‌کنند. اگر امکان تغییرات ساختاری ندارید، می‌توانید از جعبه‌ها و سبدهای حصیری یا پارچه‌ای زیبا برای ساماندهی وسایل در معرض دید استفاده کنید تا به جای شلوغی، بخشی از دکور شوند. به طور خلاصه، هر چیزی یک خانه داشته باشد – مثلا کت‌ها داخل کمد ورودی، اسباب‌بازی کودکان در صندوق چوبی در گوشه اتاق و شارژرها و سیم‌ها در یک کشوی مخصوص – تا ظاهر کلی فضا خلوت باقی بماند. این کار علاوه بر زیبایی، بهره‌وری شما را هم بالا می‌برد چون هر وسیله را سریع پیدا می‌کنید.

  • افزودن عناصر طبیعی به دکور: روح سبک اسکاندیناوی در استفاده از مواد طبیعی تجلی می‌یابد. سعی کنید حداقل چند عنصر طبیعی به فضا اضافه کنید: مثلاً یک میز عسلی با صفحه‌ی چوبی، چهارپایه‌های چوب بلوط، لوستر یا آباژوری از حصیر یا بامبو. اکسسوری‌های کوچکی مثل ظرف‌های سرامیکی دست‌ساز، زیرلیوانی‌های سنگی یا بشقاب‌های چوبی دکوری هم می‌توانند جزئیات لطیفی از طبیعت را به خانه‌ی شما بیاورند. در انتخاب پارچه‌ها نیز تا حد امکان الیاف طبیعی (کتان، پنبه، پشم) را بر الیاف مصنوعی ترجیح دهید تا هم ظاهر و هم بافت گرم‌تری ایجاد شود. این مواد طبیعی همان حس آرامش و دلپذیری را منتقل می‌کنند که در یک کلبه‌ی چوبی وسط جنگل ممکن است تجربه کنید.

  • حداکثرسازی نور طبیعی: بررسی کنید نور خورشید چگونه وارد منزل یا اتاق کارتان می‌شود و تلاش کنید مانعی بر سر راه آن نباشد. اگر پرده‌های ضخیم یا تیره دارید، آن‌ها را با پرده‌های حریر سفید یا شیدهای نازک جایگزین کنید تا نور را عبور دهند. مبلمان بزرگ را جلوی پنجره‌ها قرار ندهید و حتی‌الامکان چیدمان را طوری تنظیم کنید که نور بتواند به بخش‌های بیشتری از فضا برسد. استفاده از آینه روی دیوار روبه‌روی پنجره یا سطوح براق (مثل میز شیشه‌ای) نیز به بازتاب نور و روشن‌تر شدن محیط کمک می‌کند. هر چه فضا نور طبیعی بیشتری دریافت کند، به روح سبک اسکاندیناوی نزدیک‌تر خواهد بود؛ بنابراین دوستی با خورشید را در اولویت قرار دهید! در مناطقی که نور طبیعی کم است، انتخاب رنگ‌های سفیدتر و روشن‌تر برای سطوح کمک می‌کند حداکثر بهره را از نور موجود ببرید.

  • لایه‌بندی نور مصنوعی و ایجاد روشنایی دنج: به جای یک لوستر پرنور، چندین منبع نور کوچک در فضا توزیع کنید. یک چراغ رومیزی کنار تخت یا مبل، یک آباژور پایه‌دار در کنار صندلی مطالعه، چند شمع روی میز ناهارخوری یا طاقچه، و شاید یک ریسه LED ظریف روی دیوار یا قفسه کتاب، همگی با هم ترکیب می‌شوند و نورپردازی متنوع و دلنشینی می‌آفرینند. رنگ نورها را از نوع آفتابی یا گرم انتخاب کنید تا فضا صمیمی‌تر شود. اگر نور سقفی دارید، یک دیمر نصب کنید تا شدت نور را تنظیم کنید. همچنین چراغ‌های دیواری با نور غیرمستقیم گزینه‌ی خوبی برای راهروها یا بالای تخت‌خواب هستند.

  • استفاده از بافت‌ها برای افزودن گرما: وقتی پالت رنگی محدود است، بافت‌ها بهترین دوستان شما خواهند بود تا تنوع ایجاد کنند. یک قالیچه‌ی پرزدار یا با بافت برجسته را زیر میز قهوه‌خوری پهن کنید؛ روی مبل یک پتوی بافتنی بزرگ و نرم بیندازید؛ کوسن‌هایی با جنس‌های مختلف (مخمل، خز مصنوعی، بافت گره‌دار) اضافه کنید؛ در حمام از حوله‌ها و پادری‌های کتانی استفاده کنید. این لایه‌های بافتی مختلف، بدون آنکه شلوغی بصری ایجاد کنند، حس نرمی و گرما را به محیط القا می‌کنند. برای پنجره‌ها می‌توانید از پرده‌های کتانی استفاده کنید که هم بافت زیبایی دارند و هم نور را عبور می‌دهند. حتی چیدمان کتاب‌ها و ظروف سرامیکی یا سبدهای حصیری به عنوان دکوری می‌تواند در خدمت تنوع بافت باشد. نکته کلیدی این است که بافت‌های متفاوت در عین تفاوت، در هماهنگی رنگی با هم باشند (همگی در طیف خنثی یا طبیعی) تا همچنان ظاهر مینیمال حفظ شود.

  • افزودن سبزینگی با گیاهان آپارتمانی: هیچ چیز به اندازه‌ی یک گلدان گیاه سبز نمی‌تواند روح طبیعت را فوری به خانه بدمد. بسته به نور فضای خود، گیاهی مناسب انتخاب کنید؛ مثلاً سانسوریا (شمشیری) یا زامیفولیا برای گوشه‌های کم‌نور، پتوس یا فیلودندرون برای طاقچه و قفسه، یا نخل اریکا و فیکوس برای کنار پنجره‌های پرنور. گیاهان را با گلدان‌های ساده سرامیکی یا سفالی (سفید، خاکستری یا طرح بتن) هماهنگ با سبک مینیمال بکارید تا جزئی از دکور شوند. اگر حوصله یا زمان نگهداری از گل و گیاه را ندارید، می‌توانید از انواع کاکتوس‌ها و ساکولنت‌های مقاوم استفاده کنید که رسیدگی بسیار کمی می‌خواهند. وجود گیاه علاوه بر زیبایی، کیفیت هوا را نیز بهبود می‌بخشد و به طور ناخودآگاه حس بهزیستی را تقویت می‌کند. سعی کنید حداقل در هر اتاق یک المان سبز داشته باشید تا در میان رنگ‌های خنثی، زنده‌ترین رنگ طبیعت خودنمایی کند.

  • تزئینات هنری ساده و معنادار: هرچند این سبک مخالف تزئینات اضافه است، اما این به معنای خالی بودن کامل دیوارها یا سطوح نیست. اتفاقاً داشتن چند عنصر هنری شاخص اما ساده، می‌تواند شخصیت شما را به فضا بیاورد. مثلاً یک تابلوی نقاشی با رنگ‌های خنثی یا طرح الهام‌گرفته از طبیعت روی دیوار نصب کنید؛ یا یک عکس سیاه‌وسفید بزرگ از مناظر اسکاندیناوی (جنگل‌های کاج، دریاچه‌ی یخ‌زده یا شفق قطبی) را قاب کرده و تکیه دهید. مجسمه‌های کوچک سفالی، شمع‌های دست‌ساز، کتاب‌های هنری یا ظروف شیشه‌ای ساده نیز می‌توانند در حد مینیمال زینت‌بخش فضا باشند. کلید کار آن است که هر بار تنها یک یا دو قطعه در معرض دید قرار دهید و از پراکندگی ده‌ها آیتم خودداری کنید. به این شکل هم از هنر و علایق خود لذت می‌برید و هم فضای مینیمال را حفظ می‌کنید.

با رعایت نکات بالا، می‌توانید به تدریج خانه یا محل کار خود را به فضایی به سبک اسکاندیناوی تبدیل کنید. لازم نیست همه چیز را یکباره تغییر دهید؛ از قدم‌های کوچک آغاز کنید (مثل رنگ کردن یک دیوار، تعویض پرده‌ها یا افزودن یک فرش ساده) و اثر آن را ببینید. مهم این است که اصول کلی (روشنایی، سادگی، طبیعت‌گرایی و کارایی) را در ذهن داشته باشید و اجازه دهید زیبایی در اثر حذف اضافات خودش را نشان دهد. نتیجه، فضایی خواهد بود که نه تنها چشم‌نواز است، بلکه آسایش جسم و ذهن شما را نیز فراهم می‌کند.

 

سبک اسکاندیناوی در طراحی داخلی

 

مقایسه سبک اسکاندیناوی با مینیمالیسم و سبک ژاپندی (Japandi)

سبک اسکاندیناوی اغلب در دسته‌ی کلی‌تر سبک‌های مینیمالیستی قرار می‌گیرد، اما میان این سبک و سایر رویکردهای مینیمال تفاوت‌هایی وجود دارد. همچنین در سال‌های اخیر تلفیق جالبی بین سبک اسکاندیناوی و زیبایی‌شناسی ژاپنی به وجود آمده که Japandi نام گرفته است. در ادامه به مقایسه‌ی مختصر سبک اسکاندیناوی با مینیمالیسم محض و ژاپندی (ترکیب ژاپنی-اسکاندیناوی) می‌پردازیم.

اسکاندیناوی و مینیمالیسم:

در نگاه اول، سبک اسکاندیناوی همان مینیمالیسم است زیرا بر سادگی، حذف تزئینات و پالایش فضا تأکید دارد. با این حال، مینیمالیسم اسکاندیناوی با مینیمالیسم صرفاً زیبایی‌شناسانه تفاوت مهمی دارد: اسکاندیناویایی‌ها به فضا گرما و زندگی می‌بخشند، در حالی که برخی سبک‌های مینیمال ممکن است بیش از حد خشک و بدون روح باشند.

مینیمالیسم در معنای عام (مثلاً آنچه در سبک‌های مدرن دهه ۱۹۹۰ دیده می‌شد) گاه به فضاهایی بسیار سرد، تک‌رنگ (اغلب سفید و فلزی) و شبیه گالری‌های هنری منجر می‌شد که راحتی کاربران در آنها چندان لحاظ نشده بود. اما در سبک اسکاندیناوی، همان‌طور که دیدیم، ارگونومی و آسایش انسان در اولویت است و استفاده از عناصر نرم (بافت‌ها، نور گرم، چوب) مانع از آن می‌شود که فضا خلوت و خالی، غیردوستانه به نظر برسد. به بیان دیگر، اسکاندیناوی یک مینیمالیسم انسان‌گرایانه است نه مینیمالیسم

هنری.

علاوه بر این، مینیمالیسم به خودی خود یک فلسفه‌ی کلی است که می‌تواند شکل‌های مختلفی بگیرد (مینیمالیسم صنعتی، مینیمالیسم معاصر، مینیمالیسم ژاپنی و غیره)، در حالی که سبک اسکاندیناوی مشخصاً ریشه در فرهنگ و اقلیم شمال اروپا دارد و بنابراین المان‌های منحصربه‌فرد خود (مثل تأکید بر نور روز یا مفهوم hygge) را دارد که در دیگر سبک‌های مینیمال لزوماً حاضر نیست.

در مجموع، می‌توان گفت اسکاندیناوی و مینیمالیسم وجوه اشتراک بسیاری دارند (ساده‌گرایی، کمینه‌گرایی، پالت خنثی)، اما اسکاندیناوی به شکل زیرسبکی گرم‌تر و دوست‌داشتنی‌تر از مینیمالیسم شناخته می‌شود که عموم مردم راحت‌تر با آن ارتباط برقرار می‌کنند. به قول یکی از طراحان داخلی، «طراحی اسکاندیناویایی بسیار خودمانی و قابل‌دوست‌داشتن است؛ ساده است ولی نه سرد، و مینیمال است ولی نه بی‌روح».

اسکاندیناوی و ژاپندی (Japandi):

سبک ژاپندی ترکیبی نسبتاً نوظهور است (اصطلاح ژاپندی حدود سال ۲۰۱۷ رایج شد) که از آمیختن زیبایی‌شناسی ژاپنی سنتی با اسکاندیناوی مدرن به دست آمده است. وجه اشتراک هر دو مکتب، تأکید بر سادگی، عملکرد و طبیعت‌گرایی است؛ از این رو پیوندشان کاملاً طبیعی به نظر می‌رسد. با این حال، میان آنها تفاوت‌های ظریفی هم دیده می‌شود که سبک ژاپندی تلاش می‌کند به نوعی تعادل را بینشان ایجاد کند.

یکی از تفاوت‌های اصلی در پالت رنگی است: فضای اسکاندیناوی بر تونالیته‌های سرد و روشن بنا شده (سفید، خاکستری، آبی ملایم)، در حالی که زیبایی‌شناسی ژاپنی به رنگ‌های گرم‌تر و خاکی تمایل دارد (بژ، قهوه‌ای، سبز زیتونی). در سبک ژاپندی معمولاً پایه‌ی رنگی روشن و خنثی اسکاندیناوی حفظ می‌شود اما با لهجه‌هایی از رنگ‌های گرم زمین (مثلاً قهوه‌ای سوخته، زغالی، سبز تیره یا خاک رس) تزیین می‌گردد تا حس توازن شرق و غرب را القا کند. بنابراین فضای ژاپندی در مجموع اندکی تیره‌تر و کنتراست‌دارتر از اسکاندیناوی محض است و در آن استفاده از رنگ مشکی یا چوب‌های تیره به عنوان تأکید بصری رایج‌تر است.

تفاوت دیگر در مفاهیم فرهنگی نهفته در هر سبک است: همان‌طور که گفتیم اسکاندیناوی‌ها مفهوم Hygge (آسایش دنج) را برجسته می‌کنند، در حالی که فلسفه‌ی زیبایی‌شناختی ژاپن “وابی‌سابی” است که زیبایی را در سادگی، ناپایداری و نقص‌های جزئی می‌بیند. در سبک ژاپندی هر دو تفکر حضور دارند؛ یعنی فضا هم باید گرم و دعوت‌کننده باشد (الهام از هوگه) و هم نوعی زیبایی خام و ناتمام در آن حس شود (الهام از وابی‌سابی). نتیجه، فضایی است بسیار آرام‌بخش و متفکرانه که در عین مرتب و ساده بودن، کاملاً روح دارد و حس اصالت را منتقل می‌کند.

به عنوان مثال، ممکن است در یک اتاق نشیمن ژاپندی دیواری با بافت بتن اکسپوز (نمایان) ببینید که نقص‌های سطح آن جزئی از زیبایی شده (عنصر وابی‌سابی)، و در کنار آن مبلمانی با خطوط ساده و پتویی نرم و بافت‌دار که حس راحتی می‌دهد (عنصر هوگه) قرار گرفته باشد.

از نظر متریال و مبلمان، هر دو سبک بر طبیعی بودن تأکید دارند اما تفاوت‌هایی هم هست. در اسکاندیناوی همان‌طور که ذکر شد عمدتاً چوب‌های روشن (مانند بلوط) و پارچه‌های کتانی یا پشمی روشن رایج‌اند؛ در حالی که در سنت ژاپنی، چوب‌های تیره‌تر (مانند گردو یا سدر که در مبلمان قدیمی ژاپنی دیده می‌شود) و رنگ‌های گرم‌تر متداول بوده است.

ژاپندی ترکیبی از هر دو را به کار می‌گیرد؛ معمولاً یک نوع چوب غالب انتخاب می‌شود و سعی می‌کنند انواع چوب را زیاد مخلوط نکنند تا سادگی حفظ شود، اما می‌توان همنشینی چوب روشن اسکاندیناوی با چوب تیره ژاپنی را در یک فضا دید که کنتراست زیبایی پدید می‌آورد. همچنین مواد طبیعی دیگری مثل بامبو و حصیر (محبوب در شرق آسیا) در کنار پشم و کتان (محبوب در شمال اروپا) در ژاپندی رایج است.

هر دو فرهنگ بر کیفیت ساخت و صنعتگری سنتی تأکید دارند، لذا در سبک ژاپندی نیز توصیه می‌شود به جای لوازم ارزان و انبوه، چند قطعه دست‌ساز هنرمندانه (مثلاً سرامیک ژاپنی یا مبل چوبی دانمارکی اصل) استفاده شود که نمایانگر ارزش «کیفیت بر کمیت» هستند.

 

سبک اسکاندیناوی در طراحی داخلی

 

به طور خلاصه، در حالی که سبک اسکاندیناوی روشن، خنثی و بی‌پیرایه است و بر ایجاد فضایی روشن برای مقابله با تاریکی زمستان و کمبود نور طبیعی تاکید دارد، سبک ژاپندی فضایی گرم‌تر و ملایم‌تر پدید می‌آورد که آمیزه‌ای از ذن شرقی و خلوتی غربی است. هر دو بر سادگی، عملکرد و طبیعت تکیه دارند و از این نظر بسیار نزدیک‌اند.

می‌توان گفت ژاپندی فرزند هر دوی این‌هاست که تلاش کرده بهترین‌هایشان را بگیرد: آرامش و تعادل ژاپنی را با آسایش و کارایی اسکاندیناوی درهم‌آمیزد. این سبک ترکیبی در سال‌های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته و نشان داده است که چگونه دو فرهنگ دور از هم می‌توانند بر مبنای اشتراکات زیبایی‌شناختی‌شان متحد شوند و سبک جدیدی را تعریف کنند.

جمع‌بندی مقایسه: سبک اسکاندیناوی خود زیرمجموعه‌ای از مینیمالیسم محسوب می‌شود اما رویکرد ملایم‌تر و زندگی‌محورتری دارد. در مقایسه با مینیمالیسم صنعتی یا مدرن صرف، اسکاندیناوی فضا را گرم‌تر و انسانی‌تر می‌سازد. از سوی دیگر، تلفیق اسکاندیناوی با سبک ژاپنی (Japandi) نشان می‌دهد اصول این سبک چقدر جهان‌شمول است که حتی در پیوند با سنت زیبایی‌شناسی متفاوتی همچنان کارایی دارد. هر دوی این سبک‌ها – چه اسکاندیناوی، چه ژاپندی – بر ساده‌سازی زندگی، آرامش ذهنی و اتصال انسان به طبیعت تاکید دارند و شاید راز محبوبیت گسترده‌ی آن‌ها نیز در همین اشتراک ارزش‌های انسانی نهفته باشد.

 

 

جهت دسترسی به مطالب بیشتر، به این صفحه از سایت مراجعه کنید.

جهت دسترسی به کتب مرتبط با طراحی داخلی، به این سایت مراجع کنید.

پست های مشابه

نشست تخصصی تفکر انتقادی و معماری به عنوان دیسیپلین فرهنگی

برای رفتن به صفحه این پست روی دکمه زیر کلیک کنید
مشاهده پست

بررسی روند مرمت و احیاء بازار تاریخی یزد

برای رفتن به صفحه این پست روی دکمه زیر کلیک کنید
مشاهده پست

پایان عملیات مرمت گنبد امام‌زاده “درب امام” اصفهان

برای رفتن به صفحه این پست روی دکمه زیر کلیک کنید
مشاهده پست
نظرات پست

یک دیدگاه بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد

” تمامی حقوق مادی و معنوی محتوا متعلق به پایگاه خبری جهان معماری می باشد “