- خانه
- معرفی پروژه
- پروژه های خارجی
- هنرستان شنژن | Shenzhen Art High School
معمار: O-office Architects
سال: 2025
مساحت: 38876 متر مربع
شهر: شنژن
کشور: چین
عکاس: Chao Zhang, Siming Wu
توضیحات پروژه ارائهشده توسط معماران: (متن ترجمه شده از انگلیسی)
لوهو، بهعنوان گره شرقی توسعهی خطی شهر شنژن، در برنامهریزی و ساختوسازهای اولیهی شهری خود نتوانست رابطهی میان شهر و محیط طبیعی را در اولویت قرار دهد. در عوض، بهگونهای ساده و خام، صرفاً طرحریزیهای مدرنِ کارکردی و حملونقلی را پیادهسازی کرد. ساختمانها و فضاهای زیست شهری بر اساس نیازهای کارکردی و کارایی بر روی زمین چیده شدند و طبیعت تنها بهعنوان پسزمینهای برای شهر مصنوع باقی ماند. در این فرآیند، انسانها (فارغ از تفاوتهای فردی همچون سن، هویت، جنسیت و پیشینه) و فعالیتهایشان صرفاً بهعنوان عناصر کارکردی در خدمت برنامهریزی مبتنی بر کارایی تعریف شدند.
این مفهوم حکمرانی نظاممند بر سازمانهای اجتماعی انسان به نام عقلانیت و کارایی، ریشه در گسست دوران روشنگری غرب از جامعهی سنتی دارد. برنامهریزی شهری و معماری، نظام ساختوساز را بهمنزلهی یک عملیات مکانیکی پیچیده در نظر گرفت، در حالیکه طبیعت و سنت بهعنوان موانع مدرنیزاسیون دیده شده و حذف شدند. اجتماعات و خیابانهای درون این نواحی از هویت انسانی تهی شدند و سیمایی سرد و بیروح به خود گرفتند. همانند شهرها، پردیسهای آموزشی تازهساز نیز بهتدریج تحت فشار توسعهی سریع اجتماعی و اقتصادی بیگانه شدند و بخشی از ماشین اجتماعی گشته و روح مکان و معنای فضایی خود را از دست دادند.
پروژههای دفتر معماری او-آفیس برای دبستان آزمایشی هونگلینگ و مرکز تازهی هنر و ورزش در دبیرستان هونگلینگ ــ که هر دو در منطقهی تازهتوسعهیافتهی فوتیان واقع شدهاند ــ تلاش کردهاند با رویکردی مبتنی بر جغرافیای انسانی، بازاندیشی و بهچالشکشیدن الگوی فضایی کاراییمحور شنژن را آغاز کنند. طراحی این دو پردیس، تا حدی چشمانداز سنتی دلتای رودخانهی مروارید ــ یعنی همپیوندی انسان، زمین، منظر و معماری ــ را احیا کرده و پردیس را دوباره به مکانی برای پرورش روح انسانی بدل ساخته است.
در همین حال، در ناحیهی قدیمی لوهو، با وجود توسعهی سریع و استاندارد در گذشته، این محدوده طی دههها تکامل یافته و اکنون خیابانها و حیات اجتماعی نسبتاً پایداری دارد. همراه با رشد پوشش گیاهی در گذر زمان، مقیاس آن در مقایسه با مناطق تازهتوسعهیافته زیستپذیر و دلپذیر بهنظر میرسد. این امر معمار را به این باور رساند که پردیس جدید نیز باید در سطح خیابان به این بستر احترام بگذارد و نسبت به آن واکنش نشان دهد.
زمین پردیس بسیار محدود است و نسبت سطح زیربنا به زمین (تراکم ساختمانی) برابر با ۳ است. طرح اجباری استقرار بنا در سایت تنها امکان جایدادن یک پیست دویدن دایرهای کمتر از دویست متر را میدهد که موجب کمبود جدی فضا برای کلاسها و خوابگاههای دبیرستان ۲۴ کلاسه میشود. برای مواجهه با این سایت متراکم، معمار چیدمان افقی سنتی کلاسها و زمینهای ورزشی را به آرایش عمودی و لایهلایه بدل کرد. یک بخش ورزشی ــ شامل پیست دایرهای نزدیک به سیصد متر، پیست مستقیم صد و پانزده متر و زمین چمن طبیعی ــ بر فراز ساختمانهای پنجطبقهی آموزشی معلق شده و یک فضای سایهدار وسیع برای کل پردیس فراهم میکند.
این راهکار، از نظر جغرافیایی، پژواکی از امکان امتداد آیندهی فضای سبز عمومی شهر به درون پردیس است؛ بهویژه با توجه به پیوند آن با پارک درختکاریشدهی ویلینگ در شمال. فضاهای آموزشی و خوابگاهی رها شده و بهخوبی در بافت موجود شهری ادغام شدهاند و همراه با حیاط طولی مستطیلشکل فرورفته، نظامی سهبعدی از حیاطهای پردیسی خوشایند را شکل دادهاند. زمین ورزشی شناور در بالا همچون کلاهی سایهافکن، پردیس را از آفتاب شدید محافظت میکند و مصرف انرژی را در تابستانهای طولانی شنژن بهطور چشمگیری کاهش میدهد.
دفتر معماری او-آفیس بر این باور است که پردیسهای شهری نباید صرفاً پاسخی فنی به نیازهای کارکردی باشند؛ بلکه باید بهعنوان گرههای فضایی عمومی شهر ایفای نقش کنند، فضاهایی که همچون نشانههای شهری و حتی یادمانها باشند. میان نواحی شهری لوهو و لانگگانگ، گسترههای وسیعی از تپههای پیاپی و زمینهای سبز هنوز نظامی بومشناختی حیاتی برای کلانشهر را تشکیل میدهند؛ بستری مورفولوژیک که الهامبخش یادمانسازی فضایی پردیس تازه شد.
معمار کوشید این نظام سبز بومشناختی را در طراحی بگنجاند و پردیس را بهعنوان امتداد شهری این نظام ارگانیک ببیند. این ایده، بنیان شهرسازی برای مفهوم فضایی سهبعدی پردیس شد و در نهایت «معبدی سبز» در دل شهر قدیمی لوهو آفرید. واژهی «معبد» در اینجا نماد ماهیت معنوی و عمومی فضای پردیس است. در شهرهای کاراییمحوری همچون شنژن، فضاهای سنتی معنوی تا حد زیادی حذف شدهاند. امید آن است که ساختمانهای عمومی همچون پردیسها بتوانند به گرههای فضایی بدل شوند که ماهیت معنوی و عمومی جامعهی شهری نو را بازشکل دهند و به شهرهای مدرن این فرصت را دهند که همچون جوامع سنتی، بخشهای معنوی نیز داشته باشند.
تحقق فضای معنوی «معبد» شهری در مدرسهی هنر، بر پایهی ساخت مورفولوژی فضایی درون پردیس امکانپذیر شده است و این واژگان فضایی بهواسطهی نظام سازهای تحقق یافتهاند. پردیس بهصورت عمودی در سه تراز تقسیم شده است:
بخش زیرین: شامل فضاهای عمومی پردیس در اطراف یک باغ فرورفته در تراز منفی یک و پارکینگی در تراز منفی دو؛
بخش میانی: سه طبقه فضاهای آموزشی و خوابگاهی که بهشکل منطقی سامان یافتهاند؛
بخش فوقانی: زمین ورزشی هوایی که به آسمان گشوده است.
میان این سه تراز، فضاهای مرتفعی قرار دارند که با باغ سبز آمیختهاند، با اقلیم نیمهگرمسیری سازگارند و امکان حرکت آزاد کاربران را فراهم میآورند. هر یک از این سه سطح فضایی، منطق سازهای ویژهی خود را دارند. سازهها در بخشهایی پیوسته و بههممتصلاند، در حالیکه در نواحی باز، سازه دگرگون شده و در سطوح مختلف به استقلال میرسد.
پیوستگی سازهای در پس فضاهای کارکردی پنهان شده، اما اجزای سازهای دگرگونشده در فضاهای باز آشکار میشوند و به نشانههای فضایی درون و برون پردیس بدل میگردند. این وحدت و تنوع عمودی، همراه با اختلاف تراز حیاطها و سلسلهمراتب فضایی درونی و بیرونی، تجربهای پردیسی میآفریند که هم خودبسنده است و هم متنوع.
درون پردیس با ستونهای باریک V-شکل که از باغ فرورفته برخاسته و در پوشش گیاهی باغ در هم میآمیزند، پشتیبانی میشود. زمین ورزشی هوایی بهوسیلهی خرپای فضایی ساختهشده از ستونهای فولادی V-شکل، بر بالای ساختمان آموزشی نگه داشته شده و به صورت پلی گردشگاهی معلق بر فراز شهر در آمده است. فضای داخلی پردیس لایهلایه و پرپیچوخم است؛ نمای بیرونی آن با ریتمی از فراز و فرود و بامهای بلند و پرکشیده تعریف میشود. این بنا هم یادمانی برای زمان و مکان شهر است و هم مکانی برای زیست روزمرهی شهری.
جهت دسترسی به پروژههای بیشتر به این صفحه از سایت مراجعه کنید.
” تمامی حقوق مادی و معنوی محتوا متعلق به پایگاه خبری جهان معماری می باشد “