لوگو رسانه جهان معماری

چشمان ناظر خیابان (جین جیکوبز)

چشمان ناظر خیابان

مفهوم «چشمان ناظر خیابان» (Eyes on the Street) یکی از ایده‌های کلیدی جین جیکوبز، نظریه‌پرداز برجسته شهرسازی، است که به نقش حضور مردم در نظارت طبیعی بر فضاهای شهری می‌پردازد. این مفهوم نخستین بار در کتاب کلاسیک جیکوبز «مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی» (1961) مطرح شد و از آن زمان تاکنون تأثیر عمیقی بر اندیشه شهری و طراحی فضاهای عمومی گذاشته است. در این مقاله، ابعاد مختلف ایده «چشمان ناظر خیابان» را بررسی می‌کنیم؛ از تعریف دقیق و جایگاه آن در نظریات جین جیکوبز گرفته تا ارتباطش با امنیت شهری، طراحی خیابان، تعاملات اجتماعی و مدیریت محله. همچنین به زمینه تاریخی شکل‌گیری این ایده در متن کتاب جیکوبز اشاره کرده و نمونه‌هایی عینی از به‌کارگیری آن در شهرهای مختلف را مرور می‌کنیم. در پایان نیز پیامدهای مثبت و چالش‌های احتمالی نظریه «چشمان ناظر خیابان» مورد بحث قرار خواهد گرفت.

 

چشمان ناظر خیابان

 

تعریف مفهوم «چشمان ناظر خیابان» و جایگاه آن در اندیشه جین جیکوبز

«چشمان ناظر خیابان» اصطلاحی است که جین جیکوبز برای توصیف نظارت غیررسمی و دائمی ساکنان و کسبه بر فضای خیابان به کار برد. به بیان ساده، از دید جیکوبز هرچه تعداد افرادی که به طور طبیعی در یک خیابان حضور دارند و به زندگی روزمره خیابانی علاقه‌مندند بیشتر باشد، آن خیابان امن‌تر و زنده‌تر خواهد بود. این افراد که جیکوبز از آنها به عنوان «مالکین طبیعی خیابان» یاد می‌کند، شامل ساکنان محله، مغازه‌داران، رهگذران آشنا و به طور کلی کسانی هستند که حضور مستمرشان در خیابان باعث می‌شود ناخودآگاه مراقب پیرامون خود باشند. جیکوبز تأکید می‌کرد خیابانی که «برای پذیرش غریبه‌ها تجهیز شده باشد» باید سه ویژگی اساسی داشته باشد: نخست مرز میان حریم عمومی و خصوصی روشن و مشخص باشد؛ دوم، چشمان زیادی به خیابان بنگرند، یعنی ساختمان‌ها به سمت خیابان طراحی شوند و با پنجره‌ها و ورودی‌های فعال، خیابان را «کور» و بی‌نگاه رها نکنند؛ و سوم، پیاده‌روها به طور پیوسته مورد استفاده قرار گیرند تا همیشه ناظرانی در خیابان حاضر باشند. بدین‌ترتیب «چشمان ناظر خیابان» به عنوان بخشی از دیدگاه کلان جیکوبز درباره زندگی شهری، بر اهمیت مشارکت غیرمستقیم شهروندان در پایش و سرزندگی فضاهای عمومی تأکید دارد.

از منظر جایگاه مفهومی، ایده چشمان ناظر خیابان در کنار دیگر اصول جیکوبز – مانند کاربری مختلط زمین، تراکم مناسب، بافت ریزدانه و حضور کاربری‌های متنوع – معنای کامل‌تری می‌یابد. جیکوبز این اصل را واکنشی به نظریات شهرسازی مدرن نیمه اول قرن بیستم می‌دانست که خیابان‌های سنتی شلوغ را بر نمی‌تافتند. او معتقد بود حذف حیات خیابانی و جایگزینی آن با فضاهای خلوت (مانند برج‌های بلند با حیاط‌های درونی یا تفکیک شدید کاربری‌ها) باعث کاهش امنیت و زندگی اجتماعی می‌شود. در تفکر جیکوبز، خیابان نه صرفاً مسیری برای عبور، بلکه قلب تپنده حیات شهری است و چشمان ناظر خیابان تضمین می‌کند که این قلب تپنده ایمن، پویا و مورد اعتماد جامعه باقی بماند. به همین دلیل، «چشمان ناظر خیابان» از ارکان اندیشه جیکوبز در ستایش از خیابان‌های شهری پرجنب‌وجوش است.

 

چشمان ناظر خیابان

 

زمینه تاریخی و مفهوم در «مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی»

برای درک بهتر ایده چشمان ناظر خیابان، باید به زمانه و زمینه‌ای بازگردیم که جین جیکوبز کتاب تاثیرگذار خود «مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی» را نوشت. این کتاب در سال ۱۹۶۱ منتشر شد؛ دوره‌ای که برنامه‌ریزی شهری در آمریکا تحت سلطه تفکرات مدرنیستی و طرح‌های بزرگ‌مقیاسی بود که اغلب به تخریب بافت‌های قدیمی شهر و احداث پروژه‌های عظیم (مثل بزرگراه‌ها، مجموعه‌های مسکونی مرتفع و تفکیک شدید کاربری‌ها) می‌انجامید. جیکوبز که ساکن محله گرینیچ ویلیج نیویورک بود، از نزدیک شاهد زوال حیات خیابانی و اجتماعی در اثر این مداخلات شهری بود. او با دید انتقادی به «نوسازی شهری» دهه‌های ۵۰ و ۶۰ میلادی، تلاش کرد نشان دهد که چرا برخی محلات شهری علی‌رغم تراکم جمعیت و فعالیت، امن و زنده‌اند و در مقابل، چرا پروژه‌های شهری مدرن با وجود تمام کوشش‌های رسمی، به فضاهایی بی‌روح و ناامن بدل می‌شوند.

در کتاب «مرگ و زندگی…»، جیکوبز فصل‌های آغازین را به «کارکردهای پیاده‌رو» اختصاص داده و به طور ویژه در فصل «کارکردهای پیاده‌رو: ایمنی» به تبیین شرایط لازم برای امنیت خیابان پرداخته است. او با لحنی انتقادی و در عین حال تجربی، از مشاهدات روزمره خود در محله‌اش مثال می‌آورد: زن همسایه که از پنجره آپارتمانش خیابان را زیر نظر دارد، مغازه‌داری که کودکان را در غیاب والدین زیر چشمی می‌پاید، رهگذری که با حضور خود مزاحمان را دلسرد می‌کند. جیکوبز با این نمونه‌ها نشان می‌دهد که چگونه نظارت طبیعی و غیررسمی بر خیابان توسط خود مردم، حس امنیت جمعی را تقویت می‌کند. او در برابر اتکا صرف به نیروی پلیس یا طراحی‌های انتزاعی، بر این نکته پای می‌فشارد که ساختار اجتماعی پویا و زنده یک محله است که به بهترین وجه می‌تواند امنیت و نظم را برقرار کند.

لازم به ذکر است که جیکوبز هرگز منکر نقش نیروهای رسمی (مانند پلیس) در برقراری امنیت نبود، بلکه استدلال می‌کرد حضور پیوسته مردم در خیابان مقدم بر هر چیز، بسترساز پیشگیری از جرم و ممانعت از رفتارهای ضداجتماعی است. به قول او، شهر سالم شهری است که غریبه‌ها نیز در آن احساس امنیت کنند؛ و خیابان شهری وقتی می‌تواند از حضور غریبه‌ها بهره مثبت ببرد که دارای آن سه شرط ذکرشده (مرزبندی شفاف، چشم‌های ناظر، و استفاده مداوم) باشد. اندیشه جیکوبز در متن تاریخی خود، یادآور این نکته بود که برخلاف تصور رایج زمانه‌اش، خیابان شلوغ نه تهدیدی برای نظم، بلکه عاملی برای تقویت امنیت و جامعه‌پذیری است.

 

چشمان ناظر خیابان

 

ارتباط با امنیت شهری و نظارت طبیعی

یکی از مهم‌ترین ابعاد ایده «چشمان ناظر خیابان»، ارتباط آن با امنیت شهری است. جیکوبز این مفهوم را عملاً معادل «نظارت طبیعی» (Natural Surveillance) در فضاهای شهری می‌دانست؛ یعنی ترتیبی که خود طراحی و کاربری فضا به گونه‌ای باشد که بیشترین دید و حضور افراد را فراهم کند. هنگامی که مردم یک محله – چه ساکنان، چه کسبه و چه عابران – به صورت مستمر و متناوب در خیابان حضور دارند، فرصت ارتکاب رفتار مجرمانه برای خاطیان کاهش می‌یابد؛ چرا که مزاحمان بالقوه احساس می‌کنند همیشه ممکن است کسی مراقبشان باشد. این بازدارندگی ناشی از دیده‌شدن جوهرهٔ امنیت‌آفرینی ایده چشمان ناظر است. به بیان دیگر، حضور چشم‌ها خود به مثابه پلیسی نامرئی عمل می‌کند که خلافکاران را مردد ساخته و شهروندان عادی را دلگرم به امنیت حضور در فضای عمومی می‌کند.

جین جیکوبز با نگاهی پیشرو، پیش‌فرض بسیاری از نظریات جرم‌شناسی محیطی را در دهه ۶۰ پیش‌بینی کرد. بعدها نظریه‌پردازانی چون اسکار نیومن با مفهوم «فضای قابل دفاع» (Defensible Space) و اندیشه CPTED (پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی) به اصول مشابهی رسیدند که در آنها «نظارت طبیعی» عنصر محوری بود. در واقع، امروز پذیرفته شده است که طراحی شهری می‌تواند با تأمین امکان دید و حضور مداوم مردم در فضاهای عمومی، به کاهش جرم کمک کند. برای مثال، قرار دادن درها و پنجره‌ها رو به خیابان، روشنایی کافی معابر، حذف نقاط کور و دنج که محل اختفای مزاحمان شود، و ایجاد فعالیت‌های جاذب جمعیت در خیابان، همگی راهکارهایی طراحی‌شده برای افزایش چشمان ناظر هستند.

ارتباط مستقیم بین «چشمان ناظر خیابان» و کاهش جرم مورد توجه پژوهش‌های تجربی نیز قرار گرفته است. بسیاری این ایده را بدیهی و مطابق عقل سلیم تلقی کرده‌اند و برنامه‌هایی نظیر «نگهبان محله» (Neighborhood Watch) عملاً تلاش کرده‌اند با سازمان‌دهی ساکنان به عنوان چشم و گوش غیررسمی پلیس، از این مزیت بهره گیرند. مطالعات جدید نیز شواهدی در تأیید این رابطه ارائه می‌دهند. به عنوان نمونه، یک پژوهش در سال ۲۰۲۵ نشان داد در محلاتی از شیکاگو که بهبود کالبدی یافته و سکنه بیشتری را به خود جذب کرده‌اند (در نتیجه چشم‌های بیشتری بر خیابان حضور دارد)، نرخ جرایم به شکل معناداری کاهش پیدا کرده است. این یافته از آن جهت مهم است که همبستگی حضور ساکنان و نظارت طبیعی با کاهش جرم را تقویت می‌کند.

البته ذکر این نکته ضروری است که صرف حضور فیزیکی افراد تضمین مطلق امنیت نیست و کیفیت تعامل و احساس مسئولیت اجتماعی نیز مؤثر است. با این حال، حتی منتقدان نظریه جیکوبز نیز اذعان دارند که در غیاب چشم‌های ناظر، خیابان‌ها مستعد ناامنی می‌شوند. بنابراین می‌توان گفت ایده «چشمان ناظر خیابان» بنیانی برای رویکردهای نوین امنیت شهری فراهم کرد که به جای تکیه‌ صرف بر زور و فناوری‌های نظارتی، بر قدرت فضاهای پرنشاط و دیده‌شده تأکید دارند.

 

چشمان ناظر خیابان

 

تأثیر بر طراحی خیابان و محیط ساخته‌شده

مفهوم چشمان ناظر خیابان مستقیماً به طراحی شهری و معماری معابر پیوند می‌خورد. اگر قرار باشد خیابانی همیشه چشم‌های ناظر داشته باشد، چگونگی طراحی بافت و بناهای پیرامون آن خیابان اهمیت می‌یابد. جیکوبز بر این باور بود که معماری و طراحی شهری باید به جای پشت کردن به خیابان، به سمت آن رو باز کند. ساختمان‌هایی که نمای فعال به خیابان دارند – با درها و پنجره‌هایی در طبقه همکف، با ایوان‌ها یا بالکن‌هایی رو به معبر، و با کاربری‌هایی که مردم را جذب پیاده‌رو می‌کنند – به خیابان چشمان بیشتری هدیه می‌دهند. در مقابل، دیوارهای بلند، نماهای کور، فضاهای محصور خصوصی یا عقب‌نشینی زیاد ساختمان از لبه خیابان، همگی از شمار چشم‌های ناظر می‌کاهند. جیکوبز تأکید می‌کرد که ساختمان‌ها نباید پشت و پهلوی بی‌پنجره خود را به خیابان نشان دهند و آن را «کور» سازند؛ بلکه باید به گونه‌ای باشند که ساکنان و کاربران بنا در طی فعالیت روزمره‌شان بتوانند خیابان را مشاهده کنند و بالعکس.

از منظر طراحی محیطی، وجود پیاده‌روهای پررفت‌وآمد و فضاهای توقف و نشستن نیز مهم است. پیاده‌رو هرچه بیشتر توسط عابران استفاده شود، احتمال حضور ناظران خودجوش بیشتر می‌شود. در این راستا، طراحی پیاده‌روهای عریض (به اندازه‌ای که هم عبور و مرور و هم مکث و فعالیت اجتماعی را همزمان میسر کند)، مبلمان شهری مانند نیمکت‌ها و عناصر جذابیت‌بخش (نظیر ویترین فروشگاه‌ها، کافه‌های روباز و …) همگی کمک می‌کنند خیابان زنده بماند و هیچ‌گاه خلوت و متروک نشود. جیکوبز خود اشاره می‌کند که نمی‌توان مردم را به زور وادار به استفاده از خیابان کرد، پس باید با طراحی مناسب جذابیت حضور در خیابان را ایجاد نمود.

نمونه‌های ملموسی از تأثیر این دیدگاه بر طراحی خیابان را می‌توان در جنبش‌های شهرسازی دهه‌های پایانی قرن بیستم یافت. برای مثال، رویکرد «شهرسازی نوین» (New Urbanism) که در واکنش به پراکنده‌رویی حومه‌ها شکل گرفت، از ایده‌های جیکوبز بهره فراوان برد. در محله‌های طراحی‌شده بر اساس شهرسازی نوین، خانه‌ها اغلب دارای ایوان جلویی (پرچین) رو به خیابان هستند، پارکینگ‌ها به پشت ساختمان منتقل شده‌اند، پیاده‌راه‌ها پیوسته و متصل‌اند و مغازه‌های محلی در فواصل پیاده قابل دسترس قرار دارند – تمام این اقدامات با هدف افزایش تعامل چشمی و حضوری مردم با خیابان انجام می‌شود که مستقیم از اصل چشمان ناظر خیابان الهام گرفته شده است. همچنین در طراحی مجتمع‌های مسکونی معاصر، معماران کوشیده‌اند به جای ساخت مجتمع‌های بسته و محصور، ساختمان‌ها را با حداقل جداسازی از خیابان طراحی کنند. برای نمونه، در برخی شهرهای آمریکای لاتین (از جمله در برزیل) معماران جدید تعمداً از دیوارکشی و نرده‌گذاری جلوی خانه‌ها پرهیز می‌کنند یا از نرده‌های شفاف استفاده می‌کنند تا ارتباط بصری خانه و خیابان قطع نشو. هرچند تحقق این ایده‌ها در همه‌جا آسان نیست – مثلاً ملاحظات امنیتی یا حریم خصوصی برخی را به حصارکشی وامی‌دارد – اما روند کلی طراحی خیابان در دهه‌های اخیر به سمت تعامل بیشتر فضای خصوصی و عمومی و خلق فضای شهری نظارت‌پذیرتر بوده است.

 

چشمان ناظر خیابان

 

تعاملات اجتماعی، سرمایه اجتماعی و مدیریت محله

«چشمان ناظر خیابان» صرفاً یک مکانیسم فیزیکی نیست، بلکه بازتابی از تعاملات اجتماعی و سرمایه اجتماعی یک محله است. حضور دائمی مردم در خیابان به این معناست که اهالی محله یکدیگر را می‌شناسند یا حداقل به چهره آشنا هستند، کسبه و ساکنان حس مسئولیت نسبی نسبت به فضای مقابل محل زندگی یا کسب‌وکار خود دارند، و نوعی اعتماد و ارتباط غیررسمی میان کاربران فضا شکل گرفته است. جین جیکوبز روایت می‌کند که در محله خودش در نیویورک، تقریباً همه به روال زندگی روزمره همسایگان واقف بودند و همین شناخت و نظارت متقابل موجب نوعی انسجام اجتماعی و احساس امنیت می‌شد. وقتی مغازه‌داری کودکی را در حال بازی در پیاده‌رو زیر نظر می‌گیرد یا پیرمرد همسایه بر روی پله جلوی خانه‌اش نظاره‌گر عبور و مرور است، در واقع اینها شکل‌هایی از مدیریت غیررسمی محله هستند.

این نوع مدیریت محله مبتنی بر حضور و مشارکت مستقیم شهروندان، در نظریه جیکوبز نقشی اساسی دارد. او اصطلاحاً می‌گوید در هر خیابان افرادی هستند که می‌توان آنان را «شهردار غیررسمی بلوک» نامید – کسانی که به واسطه حضور مستمر و علاقه به محیط، گوش و چشم محله به حساب می‌آیند و هنجارهای رفتاری را القا می‌کنند. برای نمونه، صاحب سوپرمارکتی را در نظر بگیرید که سال‌هاست در یک گذر فعالیت می‌کند؛ چنین فردی اغلب بیشتر از هر نیروی رسمی نسبت به آن محل حس تعلق و اشراف دارد و رفت‌وآمدهای مشکوک یا چهره‌های ناآشنا را سریع تشخیص می‌دهد. همین فرد در مواقع لازم ممکن است مداخله کند – خواه با تذکر دوستانه به نوجوانان پر سروصدا، خواه با خبر کردن پلیس در صورت وقوع خلاف. بنابراین چشمان ناظر خیابان تنها نظاره‌گر منفعل نیستند، بلکه کنشگران اجتماعی فعال در مقیاس خرد به شمار می‌روند که کمک می‌کنند محله «خودگردان» شود.

البته مدیریت محلی در دنیای مدرن تنها به افراد محدود نمی‌ماند و می‌تواند صورتی سازمان‌یافته‌تر نیز داشته باشد. پس از جیکوبز، ایده مشارکت جامعه در امنیت و مدیریت فضای عمومی در قالب برنامه‌های رسمی‌تری نیز جلوه‌گر شد. طرح‌هایی مانند تشکیل انجمن‌های محله، گشت‌های داوطلبانه مردمی، یا برنامه نگهبان محله دقیقا بر این اصل بنا شده‌اند که وقتی اهالی یک محل یکدیگر را می‌شناسند و درباره مشکلات محل گفتگو و همکاری می‌کنند، امنیت و کیفیت زندگی ارتقا می‌یابد. به بیان دیگر، چشمان الکترونیک (دوربین‌های مداربسته) هرگز نمی‌توانند جایگزین کامل چشمان انسانی شوند که با حس تعلق و دلسوزی محیط خود را می‌پایند. این سرمایه اجتماعی – یعنی اعتماد و همبستگی میان ساکنان – مکمل مهمی برای نظارت طبیعی است و جیکوبز به شدت بر آن تأکید داشت.

نکته شایان توجه دیگر، نقش نهادهای محلی و مدیریت شهری خرد در تقویت ایده چشمان ناظر است. امروزه در برخی شهرها، سازمان‌های غیرانتفاعی یا مشارکتی مانند «انجمن بهبود کسب‌وکار» (Business Improvement Districts – BID) به مدیریت فضای خیابان‌ها و پارک‌های شهری کمک می‌کنند. هرچند این پدیده پس از جیکوبز رایج شد، اما فلسفه‌اش همسو با نگرش اوست: حضور مدیران و متولیان محلی که دائما در صحنه‌اند و اجازه نمی‌دهند فضای عمومی به حال خود رها شود. تجربه پارک برایانت در نیویورک نمونه گویایی است. این پارک در دهه ۷۰ میلادی پاتوق بزهکاران و معتادان بود، اما در اوایل دهه ۹۰ با یک بازسازی اساسی بر مبنای اصول جیکوبز متحول شد. طراحی پارک طوری عوض شد که فضاهای تاریک و گوشه‌های کور از بین برود و خطوط دید وسیع ایجاد شود، مسیرهای عبوری متنوع و باز باشند تا مردم از داخل پارک گذر کنند، و امکاناتی مانند صندلی‌ها، میزها، کیوسک‌های اغذیه و برنامه‌های فرهنگی فراهم شد تا همواره جمعیتی در پارک حضور داشته باشند. نتیجه چشمگیر بود: پارک برایانت بدل به فضایی امن و دلپذیر شد که تا امروز نیز حتی در دوران‌های دشوار (مانند پاندمی کرونا) با حضور مستمر مردم و ناظران طبیعی از ناآرامی و جرم دور مانده است. این تحول نشان می‌دهد که مدیریت هوشمندانه یک فضای عمومی بر اساس تقویت چشمان ناظر (چه از طریق طراحی و چه با حضور مدیران و نگهبانان محلی) چگونه می‌تواند سرنوشت آن را عوض کند.

 

چشمان ناظر خیابان

 

نمونه‌های کاربرد عملی ایده در شهرها

ایده «چشمان ناظر خیابان» در شش دهه‌ای که از طرح آن می‌گذرد، در عمل الهام‌بخش بسیاری از پروژه‌های شهری بوده است. در این بخش به چند نمونه شاخص – چه تاریخی و چه معاصر – اشاره می‌کنیم که هر کدام جنبه‌ای از این ایده را به نمایش می‌گذارند.

1. محله‌های قدیمی شهری (نمونه: دهکده گرینیچ نیویورک) – خود جین جیکوبز با الهام از محله محل زندگی‌اش (گرینیچ ویلیج) به پرورش این ایده پرداخت. در این محله سنتی نیویورک، خیابان‌ها کوتاه و پرپیچ‌وخم بودند، کاربری‌ها متنوع (مسکونی، تجاری، فرهنگی) در کنار هم قرار داشتند و در نتیجه در تمام ساعات روز و شب افرادی در حال رفت‌وآمد یا وقت‌گذرانی در پیاده‌رو دیده می‌شدند. جیکوبز خاطرنشان می‌کند که در چنین محله‌هایی، جرم کمتر رخ می‌دهد زیرا همیشه «چشم‌هایی» حضور دارند که مراقب اوضاع‌اند. به عنوان نمونه، در همان گرینیچ ویلیج دهه ۱۹۶۰، کودکان می‌توانستند در پیاده‌رو بازی کنند چون می‌دانستند چند جفت چشم از پنجره‌ها حواسشان به آنهاست و مزاحمان نیز می‌دانستند که حرکت‌شان بی‌نگاه نخواهد ماند. این الگوی سنتی محلات شهری – که در شهرهای تاریخی اروپایی و حتی بافت قدیمی برخی شهرهای ایران نیز کمابیش وجود داشت – مثالی زنده از کارکرد چشمان ناظر خیابان است.

2. بازآفرینی شهری در پارک برایانت و میدان تایمز، نیویورک – در دهه ۱۹۷۰، بخش‌های مرکزی منهتن (مانند میدان تایمز و پارک برایانت) با معضل جرم و بی‌نظمی دست‌به‌گریبان بودند. راهکار دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ برای حل این مشکل، تا حد زیادی منطبق با اصول جیکوبز بود: یعنی آوردن مردم به فضاهای عمومی. پارک برایانت در سال ۱۹۸8 تعطیل و بازطراحی شد؛ حصارهای بلند اطراف آن برداشته شد تا از خیابان دیده شود، روشنایی‌اش افزایش یافت، ورودی‌های متعددی اضافه گردید و طیف متنوعی از فعالیت‌ها (از کلاس یوگا تا نمایش فیلم) در آن برگزار شد. با این اقدامات، به تدریج پارک مملو از چشم‌های ناظر خوش‌نیت شد – کارمندانی که ناهار را در پارک می‌خوردند، خانواده‌هایی که برای تفریح می‌آمدند و گردشگرانی که از فضای جذاب آن لذت می‌بردند. حضور مستمر این جمعیت قانون‌مدار، خود به خود خلافکاران و مزاحمان را عقب راند. آمارها نشان می‌دهد که بعد از این بازآفرینی، میزان جرایم در پارک برایانت به شدت افت کرد و امروز این پارک یکی از امن‌ترین نقاط مرکزی شهر است. همچنین در میدان تایمز، بستن بخشی از خیابان بر خودروها و ایجاد پیاده‌راه‌های بزرگ در دهه ۲۰۰۰ باعث شد تعداد عابران پیاده و گردشگران چند برابر شود و «چشم‌های» حاضر در فضا آنقدر زیاد شوند که جرم و بی‌نظمی به طرز محسوسی کاهش یابد. این پروژه‌ها نشان دادند که چگونه می‌توان با ایجاد فرصت برای حضور طولانی‌تر و پرشمارتر مردم، فضاهای آلوده شهری را پالایش کرد.

3. محلات نوساز با الهام از ایده چشمان ناظر – همان‌طور که اشاره شد، در اواخر قرن بیستم جنبش شهرسازی نوین بسیاری از اصول جیکوبز را وارد طرح‌های خود کرد. برای مثال، شهر جدید «سلبریشن» (Celebration) در ایالت فلوریدا که در دهه ۱۹۹۰ توسط شرکت دیزنی ساخته شد، به گونه‌ای طراحی گردید که یادآور شهرک‌های سنتی آمریکا باشد: خیابان‌های پیاده‌پسند، پیاده‌روهای عریض با درختان سایه‌دار، خانه‌هایی با ایوان رو به خیابان و فروشگاه‌ها و کافه‌هایی که پیاده‌رو را فعال نگه می‌دارند. هدف از این طراحی آن بود که ساکنان تشویق شوند به جای حیاط پشتی خانه، جلوی خانه و در فضای عمومی وقت بگذرانند و چشم‌های بیشتری به خیابان افزوده شود. نمونه دیگر، محله وست‌وند ونکوور در کانادا است؛ این محله در دهه‌های اخیر چنان تنظیم شده که ساختمان‌های بلند مسکونی با سکوهای شهری (podium) دارای فروشگاه و خدمات در پای خود ترکیب شده‌اند. نتیجه آنکه حتی در بافت پرتراکم آپارتمانی، خیابان‌ها هرگز خالی از رهگذر نیست و ساکنان از پشت پنجره‌های بلند خود می‌توانند بر خیابان‌های سبز و شلوغ پایین‌دست نظارت داشته باشند. این‌ها نمونه‌هایی هستند که نشان می‌دهند اصول چشمان ناظر خیابان جهانشمول‌اند و در انواع بافت‌های قدیم و جدید قابلیت اجرا دارند، مشروط بر آنکه طراحی فیزیکی و برنامه‌ریزی فعالیت‌ها عامدانه در جهت تقویت زندگی خیابانی باشد.

4. بهره‌گیری در بهسازی فضاهای پرخطر – ایده جیکوبز حتی در مواجهه با فضاهای خاص مانند پارک‌های ویژه بانوان یا محیط‌های تک‌جنسیتی نیز آزموده شده است. برای مثال، پژوهشی در تهران پیرامون پارک بانوان نرگس انجام شده که سعی دارد مفهوم چشمان ناظر خیابان را با ایجاد حس امنیت برای استفاده‌کنندگان (زنان) پیوند دهد. هرچند این فضا محصور و مختص بانوان است، اما نتایج آن مطالعه حاکی از آن بود که حتی در محیط بسته نیز حضور مداوم پرسنل، کارکنان خدماتی و مراجعه‌کنندگان (به عنوان چشم‌های ناظر داخلی) به کاهش مزاحمت‌ها و احساس امنیت بیشتر انجامیده است. این نشان می‌دهد که اصل کلی حضور نظارتی مردم در هر مقیاسی معتبر است؛ چه در خیابان عمومی و چه در بوستان اختصاصی.

 

چشمان ناظر خیابان

 

پیامدهای مثبت و مزایای ایده

ایده «چشمان ناظر خیابان» پیامدهای مثبتی فراتر از افزایش امنیت صرف به همراه دارد. در این بخش به برخی از مزایای کلیدی این نظریه که در عمل نیز مشاهده شده‌اند، اشاره می‌کنیم:

1. ارتقای امنیت و کاهش جرم: مهم‌ترین دستاورد مورد ادعای این نظریه، همان بهبود امنیت محله است. خیابان‌های پررفت‌وآمد و نظارت‌شده کمتر مستعد جرم و خشونت هستند. افزایش حس امنیت نیز خود تقویت‌کننده حضور بیشتر شهروندان در فضای بیرونی است و این چرخه مثبت (حضور بیشتر ← امنیت بالاتر ← حضور بیشتر) شکل می‌گیرد. چنان‌که ذکر شد، شواهد پژوهشی نیز تا حد زیادی این نکته را تایید کرده‌اند که افزایش «چشم‌های ناظر» می‌تواند نرخ جرایم را کاهش دهد. احساس امنیت، به ویژه برای اقشار آسیب‌پذیرتر (زنان، کودکان، سالمندان)، امکان مشارکت برابرتر در زندگی شهری را فراهم می‌کند که از شاخص‌های عدالت فضایی است.

2. تقویت زندگی اجتماعی و انسجام محله: خیابانی که محل گذر و دیدار روزمره مردم است، به ایجاد سرمایه اجتماعی کمک می‌کند. آشنایی چهره‌به‌چهره همسایگان – هرچند سطحی – باعث شکل‌گیری اعتماد پایه می‌شود. افراد در چنین محیطی حس تعلق بیشتری به محله خود می‌یابند و در نتیجه برای بهبود آن تلاش می‌کنند. مطالعات مختلف نشان داده که محلات با تعامل غیررسمی بالا میان ساکنان، از نظر شاخص‌های اجتماعی (مانند مشارکت مدنی، مسئولیت‌پذیری جمعی، رضایت از محل زندگی) وضعیت مطلوب‌تری دارند. بنابراین، حضور مردم در خیابان نقشی در انسجام اجتماع محلی ایفا می‌کند که خود هدفی ارزشمند در برنامه‌ریزی شهری است.

3. رونق اقتصادی خیابان و کسب‌وکارهای محلی: خیابان‌های زنده و امن بستر بسیار مناسبی برای کسب‌وکارهای خرد و اقتصاد محلی هستند. مغازه‌های محل، کافه‌ها، روزنامه‌فروشی‌ها و سایر کسب‌وکارهای کوچک از عبور و مرور مستمر مردم سود می‌برند. جیکوبز خود اشاره می‌کند که سرزندگی اقتصادی مغازه‌های کوچک با نقش اجتماعی آنها در نظارت بر خیابان پیوند دارد. در واقع، مغازه‌های محلی با روشن نگه‌داشتن چراغ خیابان و ایجاد بهانه حضور برای اهالی، هم درآمد خود را افزایش می‌دهند و هم به امنیت کمک می‌کنند. از سوی دیگر، امنیت و آرامش نسبی خیابان نیز سبب می‌شود مشتریان با خیال راحت‌تری برای خرید و تفریح به آنجا بیایند. این رابطه دوسویه میان امنیت و رونق اقتصادی، به ویژه در بافت مرکزی شهرها که رقابت با مراکز خرید بزرگ مطرح است، اهمیت می‌یابد. بسیاری از خیابان‌های تجاری موفق (مثل برخی پیاده‌راه‌های خرید در اروپا یا خیابان‌های تجاری تاریخی در شهرهای خودمان) عملاً بر پایه حضور چشم‌های ناظر و حس امنیت حاصل از آن رونق گرفته‌اند.

4. بهبود سلامت و کیفیت محیطی: خیابان‌هایی که مردم احساس امنیت و راحتی کنند، تمایل بیشتری به پیاده‌روی و دوچرخه‌سواری در آنها دارند. این به معنای کاهش وابستگی به خودرو، بهبود سلامت جسمی شهروندان به واسطه فعالیت بیشتر، و کاهش آلودگی هوا و صدا در محله است. همچنین فضاهای عمومی زنده، شادابی روانی ساکنان را افزایش می‌دهد؛ چرا که انسان‌ها به طور طبیعی از مشاهده زندگی و حرکت دیگران انرژی می‌گیرند. جیکوبز معتقد بود بی‌توجهی به جنبه‌های عاطفی فضاهای شهری می‌تواند شهروندان را دچار احساس انزوا و افسردگی کند. در مقابل، حضور در یک خیابان زنده – حتی به سادگی تماشای آدم‌ها از پنجره خانه – می‌تواند احساس تعلق به جامعه و سرزندگی فردی را تقویت کند.

 

چشمان ناظر خیابان

 

چالش‌ها و نقدهای نظریه «چشمان ناظر خیابان»

با وجود پذیرش گسترده ایده چشمان ناظر خیابان در میان برنامه‌ریزان شهری، این نظریه بی‌چالش و منتقد نبوده است. در این بخش برخی از مهم‌ترین نقدها و چالش‌های پیش‌روی این ایده را بررسی می‌کنیم:

1. موارد نقض و شواهد متناقض: منتقدان اشاره می‌کنند که همیشه هم حضور جمعیت به معنای امنیت نیست. پژوهش‌های تجربی در برخی شهرها نتایج پیچیده‌ای به دست داده‌اند. برای مثال، یک بررسی در لس‌آنجلس نشان داد که محلات با کاربری مختلط و پیاده‌روهای پرجمعیت جرایم کمتری از محلات صرفاً تجاری دارند، اما در عین حال محلات صرفاً مسکونی (و کم‌تردد) نیز نرخ جرمی پایین‌تر از هر دو گروه داشتند. به علاوه، یک فرابررسی (متاآنالیز) در حوزه جرم‌شناسی محیطی نیز نسبت به اثرگذاری بلامنازع چشمان ناظر ابراز تردید کرده است. چنین شواهدی نشان می‌دهد رابطه میان نظارت غیررسمی و جرم، خطی و ساده نیست و عوامل متعدد دیگری (از جمله بافت اجتماعی محله، فقر یا غنای ساکنان، حضور باندهای خلاف و غیره) مداخله‌گر هستند. برای نمونه، در شهر اتاوا کانادا، محله‌ای به شدت متراکم و متنوع با ویژگی‌های ایده‌آل جیکوبزی (سنترتاون) نرخ جرم بسیار بالاتری از یک محله حومه‌ای کم‌تردد (بار‌هاون) داشته است. این قبیل موارد نقض، نشان می‌دهد چشمان ناظر شرطی لازم برای امنیت هست اما کافی نیست؛ ساختار اجتماعی و اقتصادی محله نیز بسیار تعیین‌کننده است.

2. خطر «نگاه غیرخوش‌آمد» و مزاحمت اجتماعی: هر نگاهی که به خیابان دوخته شده الزاماً خیرخواهانه نیست. برخی محققان اجتماعی هشدار می‌دهند که اگر ایده «چشمان ناظر» به صورت نادرست تعبیر شود، می‌تواند به فضایی آکنده از سوءظن و نظارت همگانی افراطی بینجامد. برای مثال، در برنامه‌های نگهبان محله دیده شده که گاه ساکنان نسبت به هر غریبه‌ای با سوءظن رفتار می‌کنند و حتی افراد بی‌گناه را مورد آزار یا ظن بی‌مورد قرار می‌دهند. یا در عصر شبکه‌های اجتماعی، گروه‌های محلی آنلاین بعضاً در قامت «چشمان مجازی خیابان» ظاهر شده‌اند که هر حرکت افراد در محله را زیر ذره‌بین می‌برند و حریم خصوصی را نقض می‌کنند. جیکوبز خود بر جنبه مثبت حضور غریبه‌ها تأکید داشت و می‌گفت خیابان سالم جایی است که غریبه و آشنا با هم در صلح زندگی کنند. بنابراین، اگر نظارت مردمی به بیراهه برود و به ابزاری برای بیگانگان یا اقلیت‌ها تبدیل شود، عملاً روح نظریه جیکوبز مخدوش شده است. چالش در اینجاست که چگونه می‌توان تعادلی میان نظارت و مزاحمت ایجاد کرد تا چشم‌های ناظر مزاحمتی برای آزادی‌های فردی و تنوع اجتماعی ایجاد نکنند.

3. اولویت حریم خصوصی و خواست ساکنان: شهروندان همیشه مایل نیستند در معرض دید همسایه و رهگذر باشند. حریم خصوصی ارزشی است که حتی جیکوبز نیز آن را در شهر ضروری می‌دانست. برخی افراد ترجیح می‌دهند خانه‌هایشان از خیابان دید نداشته باشد یا فضای جلوی خانه خلوت‌تر باشد. به خصوص در دوره معاصر، با افزایش نگرانی‌ها از حریم شخصی، این سؤال مطرح است که آیا می‌توان از مردم انتظار داشت همیشه «چشم نگهبان» باشند؟ در برخی بافت‌ها (مثلاً محلات حومه‌ای مرفه)، ساکنان با دیوارکشی، نصب دوربین و ایجاد فواصل زیاد عملاً خود را از خیابان جدا کرده‌اند. این انتخاب شاید امنیت خصوصی آنان را بالا ببرد اما به قیمت کاهش امنیت جمعی خیابان تمام می‌شود. نقدی که اینجا به ایده جیکوبز وارد می‌شود آن است که نظریه ممکن است با خواست و سبک زندگی همه سازگار نباشد. به عبارت دیگر، یک نسخه واحد برای همه محلات نیست؛ در بعضی مناطق ممکن است مردم ارزش بیشتری برای خلوت خود قائل باشند تا تعامل همسایگی.

4. تغییر الگوهای زندگی شهری: از زمان طرح ایده جیکوبز تاکنون، سبک زندگی شهری نیز تغییراتی کرده است. امروزه با گسترش فضاهای مجازی و سرگرمی‌های خانگی، بسیاری از مردم وقت کمتری را در فضاهای عمومی محله خود می‌گذرانند. خریدهای اینترنتی رونق یافته و مغازه‌های سر کوچه کمتر از گذشته محل تجمع و گپ‌وگفت هستند. این تغییرات می‌تواند بالقوه از شمار «چشم‌های ناظر» بکاهد. هرچند در مقابل، برخی ابتکارات نوین – مثل نصب دوربین‌های نظارتی تحت کنترل محله یا گروه‌های گفتگوی آنلاین محلی – تلاش کرده‌اند خلأ حضور فیزیکی را جبران کنند، اما این جایگزین‌ها هنوز به اندازه حضور گرم آدم‌ها در خیابان مؤثر و دلگرم‌کننده نیستند. بنابراین چالش آینده آن است که چگونه می‌توان در دنیای مدرن و دیجیتال، مردم را همچنان به مشارکت در حیات خیابانی ترغیب کرد تا ایده چشمان ناظر کارایی خود را حفظ کند.

 

چشمان ناظر خیابان

 

ایده «چشمان ناظر خیابان» جین جیکوبز پس از گذشت ده‌ها سال همچنان به عنوان سنگ‌بنای اندیشه شهری انسانی و مشارکتی مطرح است. این مفهوم که در ابتدا پاسخی به اشتباهات برنامه‌ریزی مدرن و دفاعی از خرد فضاهای شهری پررونق بود، به تدریج اعتبار علمی و کاربردی یافت و وارد فرهنگ برنامه‌ریزی و طراحی شد. چشمان ناظر خیابان به ما یادآوری می‌کند که جوهر واقعی شهر در مردم آن است – در حضور، نظاره، تعامل و مشارکت‌شان در فضای عمومی. خیابانی که تنها با اصول فنی ساخته شود اما انسان‌ها را به خود جذب نکند، ممکن است از نظر کالبدی بی‌نقص باشد ولی از نظر حیات شهری مرده است. در مقابل، یک کوچه باریک و قدیمی که از صبح تا شب محل رفت‌وآمد و زندگی است، می‌تواند ایمن‌تر، دلپذیرتر و پویاتر از بزرگراهی عریض اما متروک باشد.

البته همان‌طور که دیدیم، این نظریه همه حقیقت را در برندارد و باید در کنار سایر عوامل اجتماعی و اقتصادی در نظر گرفته شود. چشمان ناظر شرط لازم امنیت و سرزندگی است، اما برای بهبود کیفیت زندگی شهری کافی نیست؛ عدالت اجتماعی، کاهش فقر، آموزش شهروندی و مدیریت هوشمندانه شهری نیز همگی باید دست به دست هم دهند. با این حال، ارزش ایده جیکوبز در سادگی و انسان‌محوری آن است. هر برنامه‌ریز یا شهروند علاقه‌مند به بهبود محله خود می‌تواند از خود بپرسد: چگونه می‌توانم افراد بیشتری را ترغیب کنم که در فضای محله حضور داشته باشند و یکدیگر را ببینند؟ پاسخ به این پرسش کلید بسیاری از مداخلات موفق در شهرها بوده است.

در نهایت، میراث «چشمان ناظر خیابان» را می‌توان در شعار امروزی شهرهای پایدار خلاصه کرد: «خیابان‌ها را به مردم بسپاریم.» خیابانی که در تسخیر مردم است، برای مردم نیز امن و خوشایند خواهد بود. جین جیکوبز با بینش عمیق خود این حقیقت ساده را به یادمان آورد و همچنان راهنمای ما در ساختن شهرهایی زنده‌تر، مهربان‌تر و امن‌تر است.

 

 

جهت دسترسی به مطالب بیشتر، به این صفحه از سایت مراجعه کنید.

پست های مشابه

خانه تاریخی حسین‌زاده شهرستان مه‌ولات مرمت و بازسازی شد

برای رفتن به صفحه این پست روی دکمه زیر کلیک کنید
مشاهده پست

پایان مرحله اول عملیات مرمت مسجد جامع تاریخی محمدآباد شهرستان آران و بیدگل

برای رفتن به صفحه این پست روی دکمه زیر کلیک کنید
مشاهده پست

مسجد تاریخی شیخ‌الاسلام ساماندهی و مرمت می‌‎شود

برای رفتن به صفحه این پست روی دکمه زیر کلیک کنید
مشاهده پست

نظرات پست

یک دیدگاه بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد

” تمامی حقوق مادی و معنوی محتوا متعلق به پایگاه خبری جهان معماری می باشد “