- خانه
- معرفی پروژه
- پروژه های خارجی
- سینما سینتکا ماتادرو | Cineteca Matadero
معمار: MVRDV + Tianjin Urban Planning and Design Institute
مساحت: 2688 مترمربع
شهر: مادرید
کشور: اسپانیا
توضیحات ارائهشده توسط معماران: (متن ترجمه شده از انگلیسی)
حافظه، خاطرهها، حتی حافظهی ضعیف، همیشه هنگام مداخلهی معماری در گذشته، در هم میپیچند و بر فراز فضا پرواز میکنند؛ گذشتهای که به عنوان شخصیتی از یک داستان دیگر عمل میکند، داستانی که در نهایت خودِ پروژه میشود… بله، ساختن یک داستان، انتخاب لحن، ریتم، آهنگ، لهجهها؛ داستانی که در آن خاطرهی جمعی از کشتارگاه قدیم مادرید بهطور طبیعی با حافظهای پیشبینیشده از کاربرد جدید بنا برای سینما، و در عین حال، با فراموشیِ وسواسهای بازگشتی خود معمار در هم میآمیزد.
چهرههای خیرهکننده و درخشان از کانالهای حمل لاشههای تازه ذبح و پوستکنده شده، بازیهای جادویی نور و سایه و کنتراستهای شدید سینما، و شیفتگی کودکانه نسبت به حصیربافی به عنوان تکنیکی بیپایان از هندسههای انسانی، مثلث حسیِ تمام این داستان را شکل میدهند… باقی چیزها، احاطهی مارپیچی بر این فضا و حس است، تعریف آن بهصورت سازهای و معمارانه.
تاریخ آجریِ ساختمانیِ قدرتمند و بلاغیِ کشتارگاه قدیم، پسزمینه و همزمان، در صحنههای مختلف روایت، سوژهی اصلی است؛ داستانی که در آن یک خط ثابت زمینهای، یک مادهی یکنواخت از چوب رنگشده به خاکستری تیره، برنامهی جدید را در دیوارها، کفها و سقفها گسترش میدهد و جدایی واضحی میان “تاریخ” و “روایت تاریخی” ایجاد میکند.
بر روی این زمینهی تیره، گویی از خاطرهی اغراقآمیز خودم، اشکالی معلق، سبدهای غولپیکر، نامتناسب و پر ارتعاش ظاهر میشوند که فضاهای اصلی را تعریف میکنند.
سبد آرشیو قابل عبور، عظیم، نور را فیلتر میکند، هدایت میکند و تبدیل به چراغی میشود؛ یک مجسمهی عظیم ساختهشده از شلنگ نارنجی بیپایان و پوستکنده. سبدهای سالنهای سینما در طیفهای مختلف سیاه طراحی شدهاند. در سالن اصلی، پسزمینهی نارنجی باعث میشود که سبد روشن به حالتی معلق درآید، تا زمانی که با آغاز فیلم، پسزمینه محو شده و تنها سطحی مرتعش از رنگهای سیاه باقی بماند. در سالن کوچکتر، یک سبد-تشتک بسیار برجستهی سیاه، بر زمینهی سیاه معلق است؛ فقط یک پنجره که هنگام باز شدن، چشم را با بازیهای نور و سایهی غیرممکن خیره میکند. زیرا در نهایت، چشم انسان و محدودیتهای ادراکیاش، شخصیتهای واقعی این داستان سینمایی هستند.
در این پروژه، نبردی سازهای و ساختاری، نبردی خاموش و پنهان برای دفاع از تاریخ صورت گرفته است. دفاع از تاریخ یعنی نافرمانی از گزارشهای آسیبشناسانهی ترسو که به تاریخ ساختوساز آجری بیاعتمادند؛ کسانی که نمیفهمند دیوارهای آجری و سنگی دوست دارند بار زیادی تحمل کنند… آنها در این حالت خوشحالتر و همبستهترند… و این سازهها همیشه بر مبنای مسئلهی پایداری کار میکنند، نه مقاومت خالص؛ چیزی که به خاطر سازههای شبکهای مدرن آن را فراموش کردهایم.
با اعتماد به این دیوارهای آجری توپر و ملاتهای آهکی بیبدیل، پروژه توانسته است دهانههای بزرگ موردنیاز کاربری جدید را تأمین کند.
ساختار افقی با دالهای بتن مسلح حل شده است که کارکرد دوطرفه و قفل شدن آنها با دیوارهای آجری موجود، باعث میشود یک سیستم کامل از دیوارهای باربر عمودی شکل گیرد و نیروها از طریق گستردگی دیوارها توزیع شود.
اکثر دیوارها تنها نیازمند دوخت شکافها در محل قفلهای ناکامل قدیمی گوشهها بودند، و در مواردی که بارهای جدید بسیار بالاتر از بارهای اولیه بود، از شاتکریت (پاشش بتن) موضعی با مش فولادی استفاده شده است تا مقاومت به کمانش دیوارها، بهویژه در فضاهای بلند بدون مهاربندی جانبی مانند استودیو فیلمبرداری، افزایش یابد.
پی دیوارهای تحت بار بالا نیز با دستههای میکروپایل کمی مایل، که در زیر امتداد قائم پیهای سنگی پلکانی نفوذ کردهاند، تقویت شده است.
پس از حل سازه، فرشی پیوسته از تختهچوب کاج رنگشده بر روی زیرسازی چوبی، در کف، دیوار و سقف اجرا شده تا معماری جدید فضاها را شکل دهد؛ بهطوری که همیشه از پوشاندن کامل دیوارهای اصلی تاریخی اجتناب شده، مگر در موارد خاص با الزامات آکوستیکی بسیار سختگیرانه در جذب و عایق صدا.
بر روی این زمینهی تیرهی یکنواخت چوبی، سبدها با قوسهای ساخته شده از لولههای فولادی خمشده (به عنوان اسکلت هندسی) بافته شدهاند و از شلنگهای آبیاری صنعتی معمولی برای بافت استفاده شده است.
فضاهایی که به وسیلهی قدرت ساختمانی موجود، زمینهی چوبی تاریک و اشکال سبدی تعریف شدهاند، نیازمند سکوتی عمدی در جایگذاری تأسیسات بودند.
نیازهای عظیم تهویهی فضاهای سینمایی و استودیویی (پلاتو) که نیازمند جابهجایی حجم بسیار زیادی از هوای تازه هستند، با مدفون کردن بخش عمدهای از تأسیسات زیر سطح زمین برطرف شده است.
در فضاهایی با نیاز کمتر به تهویه، مانند لابیها، دفاتر و فضاهای گردش، گرمایش از طریق سامانههای گرمایش از کف تعبیهشده در زیر کف چوبی انجام میشود.
نورپردازی به طور عمدی بینظم و نامنظم طراحی شده و از دستههای لامپهای نمایان استفاده شده تا از یکنواختی کسالتآور که استانداردهای فنی تحمیل میکنند، دوری شود. سبدها نیز با الیاف LED بافته شدهاند تا نور به عنوان عنصری تعریفکنندهی فضا عمل کند.
جهت دسترسی به پروژههای بیشتر به این صفحه از سایت مراجعه کنید.
” تمامی حقوق مادی و معنوی محتوا متعلق به پایگاه خبری جهان معماری می باشد “