- خانه
- معرفی پروژه
- پروژه های خارجی
- آمفیتئاتر کرسگ | Kresge Auditorium
معمار: Eero Saarinen and Associates
سال: 1955
شهر: کمبریج
کشور: ایالات متحده آمریکا
عکاسان: Massachusetts Institute of Technology, Flickr user gomattolson, Flickr user Nimay Shah, Flickr user WorldofArun
توضیحات ارائهشده توسط معماران: (متن ترجمه شده از انگلیسی)
آمفیتئاتر کرسگ، طراحیشده توسط معمار فنلاندی-آمریکایی، ارو سارینن، نمونهای از تجربه در فرم و ساختار معماری است که با تمرکز مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) بر فناوری و نوآوری همخوانی دارد. این شاهکار مهندسی مجسمهگونه بهعنوان یک مکان تجمع عمل میکند و بخشی از هسته فرهنگی، اجتماعی و معنوی پردیس MIT است. آمفیتئاتر کرسگ یکی از طرحهای جسورانه و مساواتطلبانه سارینن است که روحیه خوشبینانه آمریکا پس از جنگ را به تصویر میکشد.
رئیس دانشکده معماری MIT از دفتر سارینن درخواست کرد تا یک آمفیتئاتر، یک کلیسای غیرمذهبی، یک اتحادیه دانشجویی و یک میدان متصلکننده در محوطه خیابان ماساچوست در کمبریج طراحی کند. هدف، تعریف منطقهای در پردیس بود که دانشجویان را تشویق به برگزاری جلسات، خدمات مذهبی و اجرای هنر یا نمایشگاهها کند. طراحی اتحادیه دانشجویی، که قرار بود بهصورت عمود بر خیابان ماساچوست قرار گیرد تا دیواری برای میدان ایجاد کند، هرگز تحقق نیافت. طراحی سارینن برای خود میدان، با بخشهای مثلثی از سنگفرش و چمن بر روی پارکینگ زیرزمینی، رد شد و بهجای آن یک چمن ساده جایگزین شد. اشکال جسورانه اما ساده هندسی دو پروژه ساختهشده—آمفیتئاتر کرسگ و کلیسای MIT—در مقابل یکدیگر و در فضای باز وسیعی قرار دارند. هر یک از نظر مصالح و فرم بهگونهای ساخته شدهاند که عملکردشان را منعکس میکنند؛ کلیسای درونگرا یک استوانه آجری بدون پنجره است، در مقابل، آمفیتئاتر با شفافیت و گسترش به بیرون تمایز مییابد.
ارو سارینن (۱۹۱۰–۱۹۶۱)، یک طراح مشهور پس از جنگ، با طراحی پروژههای برجستهای مانند ترمینال TWA، فرودگاه بینالمللی دالس و قوس دروازه سنت لوئیس، توجه عموم را جلب کرد و حرفه معماری را متحول ساخت. محصولات مبلمان او که با همکاری چارلز و ری ایمز و همچنین کارهایش برای شرکت نول ایجاد شدهاند، فناوری و زبان بصری طراحی صنعتی را تغییر دادند و امروزه نیز محبوبیت دارند. اگرچه او بیشتر بهخاطر فرمهای مجسمهای بلندپروازانهاش شناخته میشود، اما زیباییشناسی کارهایش متنوع بود و تعدادی از پروژههای او بهشدت تحت تأثیر سبک بینالمللی قرار داشتند. پس از درگذشت پدر و همکارش، الیل سارینن، در سال ۱۹۵۰، ایرو دفتر معماری خود را افتتاح کرد و پیش از مرگ نابهنگامش در سن ۵۱ سالگی، پروژههای قابلتوجه بسیاری را تکمیل کرد. در طول حرفهاش، سارینن معتقد بود که “هدف معماری، پناه دادن و ارتقای زندگی انسان بر روی زمین و تحقق باور او به نجابت وجودش است.”
اگرچه فناوری بتن پوسته نازک از دهه ۱۹۲۰ از اروپا وارد شده بود، اما آمفیتئاتر کرسگ یکی از اولین ساختمانهای بزرگ با این فناوری در ایالات متحده بود. گنبد بتن مسلح زیبا، یکهشتم سطح یک کره است و عمدتاً توسط سه پاندنتیو پشتیبانی میشود. این گنبد بریدهشده، فضایی مثلثی به مساحت تقریبی نیم هکتار را در بر میگیرد و به ارتفاع ۱۵ متر میرسد. با ضخامت بین ۷.۶ تا ۱۷.۸ سانتیمتر، دهانه آن ۳۴ متر است. تیرهای لبهای ضخیمشده در امتداد محیط، سقف را تعریف کرده و نماهای شفاف بزرگی را محدود میکنند. یک لایه غیرسازهای ۶.۳۵ میلیمتری از بتن سبک نیز بهعنوان زیرلایه برای پوشش سقف اعمال شد.
این پروژه آزمایشی با چالشهای متعددی در حین و پس از ساخت مواجه شد. در ابتدا قرار بود که بهطور کامل بر روی سه تکیهگاه اصلی قرار گیرد، اما خمش تیرهای لبهای بیشتر از حد انتظار بود و نیاز به افزودن مولیونهای عمودی ساختاری در پشت پنجرهها را ضروری ساخت. استفاده از مواد پوششی سنتی برای این سطح دوانحنای نوآورانه نیز چالشبرانگیز بود. کاشیهای مرمر و ورقهای مسی با پوشش سرب برای پوشش سقف در نظر گرفته شدند، اما بهدلیل مسائل هزینه یا عملکرد رد شدند. در نهایت، سیستمی از تراشههای ریز سنگ آهک در یک بایندر پلیمر اکریلیک مایع برای پوشش پوسته انتخاب شد که نتیجه آن یک پوشش سفید و صاف بود. تا سال ۱۹۶۳، حرکات حرارتی متفاوت منجر به ترکخوردگی، جدا شدن و در نهایت خرابی سیستم سقف اصلی شد. ورقهای سربی مربعی نصب شدند. نفوذ آب از طریق پوشش سربی باعث تخریب شدید بهدلیل چرخه یخزدگی–ذوب شد. در سال ۱۹۷۹، بتن و تقویتکننده تیرهای لبهای نزدیک به هر تکیهگاه اصلی جایگزین شدند. در همان زمان، پوشش مسی با درز ایستاده نصب شد که تا به امروز باقی مانده است.
از سطح چشم، کاهش فرم به سه نقطه، خوانشی باریک به این محفظه گسترده میدهد. ورودی، بازدیدکنندگان را به لابی کشیدهای در سطح میانی میان سالن اصلی و تئاتر کوچکتر در پایین هدایت میکند. فضاهای اضافی در طبقه زیرین شامل اتاقهای تمرین، سالن استراحت، اتاق گریم و کارگاه نجاری هستند.
اگرچه آکوستیکها فرم کلی آمفیتئاتر کرسگ را تعیین نکردند، اما اصلاحات داخلی برای بهینهسازی تجربه اجراها و امکان رویدادهای همزمان شکل گرفت. صحنه سالن اصلی روی یک بالشتک فایبرگلاس معلق است که از انتقال ارتعاشات مزاحم به تئاتر پایین جلوگیری میکند. پنلهای چوبی با پشتی جاذب، صندلیهایی با پارچه چندرنگ و آرایهای از پانلهای منحنی معلق، محیط صوتی را تنظیم میکنند. حتی با این مداخلات، فرم گنبدی از درون نیز قابل تشخیص باقی میماند.
پاسخ منتقدان بسیار متفاوت بود. بیشتر مجلات ملی طراحی و ساختوساز، فرایند طراحی را با اشتیاق دنبال کردند، اما پروژه تکمیلشده با انتقاداتی شدید مواجه شد که آن را بیارتباط به بافت، دارای نواقص سازهای و نامناسب برای یک آمفیتئاتر دانستند. مقالهای در سال ۱۹۵۵ در Architectural Record موفقیت عملکردی ساختمان را توضیح داد اما از سردی مصالح بهکاررفته انتقاد کرد. با این حال، در سال ۱۹۵۶ همان مجله، آمفیتئاتر کرسگ را بهعنوان پانزدهمین ساختمان مهم در صد سال گذشته معرفی کرد و در سال ۲۰۰۸ آن را یکی از ده ساختمان برتر بوستون دانست.
جهت دسترسی به پروژههای بیشتر به این صفحه از سایت مراجعه کنید.
” تمامی حقوق مادی و معنوی محتوا متعلق به پایگاه خبری جهان معماری می باشد “