logo

گفت و گو

گفت و گو با : سارا کلانتری و رضا صیادیان

معمار

موضوع گفت و گو :

چالش های معماری

بخش دوم مصاحبه گروه معماری آرل با سارا کلانتری و رضا صیادیان در رابطه با چالش های معماری:

به پشتیبانی داوران از بعضی شرکت کنندگان مسابقه های مختلف اشاره کردید. فکر می کنید رای یک یا دو داور تا این اندازه در روند رتبه بندی تاثیر دارد و یا معتقدید در مسابقات اکثریت هیات داوران با هم هماهنگ هستند؟

مهندس کلانتری: به نظر من اگر حتی یک داور هماهنگ نباشد تاثیرگذار است! در بحث جایزه در چند سال اخیر همیشه زمانی افراد گمنام جایزه گرفته اند و کار آن ها مطرح شده که داوری طرح ها، خارج از سیستم هماهنگ همیشگی بوده و یا از داوران خارجی استفاده کرده اند.

شما قبول دارید که در برخی مسابقات، داوران بسیار عادل هستند ولی سطح طرح های شرکت آن قدر پایین است که اعلام می کنند برنده اول وجود ندارد و بالاترین امتیاز برنده جایزه دوم می شود و فقط برای آنکه مسابقه نتیجه نهایی داشته باشد از بین بد و بدتر یکی را انتخاب می کنند. اگر در چنین شرایطی جای آن ها بودید می توانستید یکی از این طرح ها را به عنوان رتبه اول انتخاب کنید؟

 

مهندس صیادیان: به نظر من هرچیزی بهایی دارد، وقتی مسابقه برگزار می شود، کارفرما و برگزار کننده باید این ریسک را بپذیرند و بهای آن را پرداخت کنند. اگر اکنون کیفیت طرح های ارائه شده در مسابقات پائین است به دلیل این است که پیش از این ظرفیت پذیرش این ریسک وجود نداشته است و با رفتارهای نامناسب مسابقه بی اعتبار شده است، پس افرادی که شرکت کننده هستند به طور کامل انرژی نمی گذارند و آن را جدی نمی گیرند. باید روشن شود که اگر این اشخاص در مسابقه برنده شوند به کار آن ها بها داده می شود، تا در این صورت شرکت کنندگان تمام توان خود را برای ارائه طرح های عالی به کار گیرند.

از دید شما مقصر اصلی این جریان کیست؟

 

مهندس صیادیان: از آنجایی که طی چند قرن اخیر بیشترمصرف کننده محصولات فکری و فرهنگی بوده ایم تا تولید کننده این آثار،این رویه تبدیل به یک عادت شده است. این روش علاوه بر اینکه سبب می شود تا هویت و فرهنگ خومان را فراموش کنیم، خطر دیگری هم دارد و آن این است که ارزش فرهنگ نیز در حد کالای مصرفی تقلیل می یابد. اگر خوب فکر کنیم همه ما در این جریان کم و بیش مقصر هستیم. به عنوان مثال، معماری که کهن ترین و با ارزش ترین میراث ماست، در جامعه غریبه و نا آشناست. حتی یک خانه معماری نداریم.

فکر می کنید داشتن یک خانه معماری می تواند کمی از مشکلات معماری را حل کند با توجه به اینکه اتحادی بین خود معماران وجود ندارد؟

 

مهندس کلانتری: به نظر من یکی از بزرگترین مشکلات در این صنف این است که معماران در حال حاضر اثر یکدیگر را قبول ندارند و مرتبا به دنبال تخریب یک دیگر هستند و نمی توانند نقد سالم و عادلانه بر روی کار یکدیگر داشته باشند. همچنین معماران ارتباط نزدیکی با مردم نیز ندارند و حصاری که دور خود پیچیده اند باعث شده که تمامی صحبت ها و گردهمایی ها فقط بین خود معماران باشد. در واقع گفتمان های معماری سایر اقشار جامعه را در بر نمی گیرد.
همه مردم باید بیشتر با هنر معماری و کار یک معمار آشنا شوند، هنوز بعضی از افراد فرق بین یک معمار و یک بساز بفروش را نمی دانند، معماران اغلب در دفاتر خود طراحی می کنند و ایده های زیبای خودشان را خلق می کنند و این در حالی است که در اغلب موارد دیالوگ بین آن ها و مصرف کننده قطع است . افراد دیگری از این خلا استفاده کرده و سهم معماران را در طراحی به حداقل می رسانند.

به نظر شما چطور می شود مردم را بیشتر با هنر معماری آشنا کرد؟

 

مهندس کلانتری: در حالی که معماری شکل و نحوه زندگی افراد را مشخص می کند و آنها بیشترین ساعات زندگی شان را در فضاهایی که معماران خلق کرده اند سپری می کنند، ولی اکثر مردم با آن ها بیگانه اند. معماری با لحظات زندگی عجین است و نمی توان آن را از زندگی جدا کرد. به نظر من باید در سمینارها و همایش هایی که برگزار می شود مردم را مخاطب قرار داد تا سطح آگاهی ودیدگاه آنان از معماری تغییر کند. باید آن ها را متوجه تفاوت ها کنیم. چگونگی عملکرد یک معمار و تاثیر آن در کل مجموعه ساخت و ساز مورد توجه قرار گرفته تا همگان به لزوم وجود و نقش یک معمار در پروسه طراحی و ساخت پی ببرند.

مهندس صیادیان: جامعه ما یک ویژگی شاخص دارد و آن نخبه کشی است. هجرت نخبگان هم از همین جا شروع می شود. در تاریخ معاصر ماهمیشه کسانی که در اوج بودند به زیر کشانده شدند و کسی در اوج نمانده است. این ویژگی باعث می شود ما جامعه ای داشته باشیم که فاقد برجستگی است. یعنی رفته رفته تبدیل به جامعه ای سطحی می شود. جامعه سطحی فاقد اخلاق است و یکی ار مهم ترین مسائلی که ما خیلی با آن درگیر هستیم اخلاق حرفه ای است. فکر می کنم برای شروع بهتر است دو اصل مهم را رعایت کنیم. نخست رعایت اخلاق حرفه ای است و دیگری گفت و گو کردن. تصور من این است که ظرفیت نقد هنوز در جامعه وجود ندارد.

مهندس کلانتری: ما هنوز به آن سطح رشد و آگاهی نرسیده ایم که بتوانیم به طور صحیح نقد کنیم، اصولا جامعه ما از یک طرف فاقد نقاد حرفه ای است و از طرف دیگر فاقد ظرفیت بالا برای شنیدن آن است. هرچند نقد اساسا تاریک بینی نیست. یک نقد حرفه ای اول نقاط روشن را و بعد نقاط تاریک را می بیند. درواقع باید از دریچه نگاه هنرمند به آن اثر نگاه کرد و زوایایی که او ندیده است را به او نشان داد. متاسفانه نقد در بیشتر مواقع سلیقه است. بعضی از افراد ادعا می کنند من فلان کار را دوست ندارم و طبق سلیقه خود اظهار نظر می کنند که این کاملا اشتباه است. باید از دریچه نگاه شخص سازنده به آن نگاه کرد و هرگز نباید سلیقه ای برخورد کرد. در اینجا برای اینکه ثابت کنی خوب هستی باید نشان دهی بقیه بد هستد. برای همین است که در بیشتر نقدها به خاطر اینکه خودشان را نشان دهند بقیه را سرکوب می کنند و با نقد افراد تاثیرگذار به ظاهر به خود هویت می بخشند. هر چه این کار را ناشیانه و عامیانه تر انجام می دهند، بیشتر مورد توجه قرار می گیرند.

بحش اول گفت و گو با سارا کلانتری و رضا صیادیان

پست های مشابه

نشست طراحی پایدار

برای رفتن به صفحه این پست روی دکمه زیر کلیک کنید
مشاهده پست

گفت و گو با روشنک طهرانی

برای رفتن به صفحه این پست روی دکمه زیر کلیک کنید
مشاهده پست

چهارمین نشست حافظه و شهر

برای رفتن به صفحه این پست روی دکمه زیر کلیک کنید
مشاهده پست

نظرات پست

یک دیدگاه بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد

” تمامی حقوق مادی و معنوی محتوا متعلق به پایگاه خبری جهان معماری می باشد “