- خانه
- معرفی پروژه
- طراحی معماری
- ویلا باغشهر
پروژه در یک شهرک ویلایی در دامنه کوه و رو به دشت در زمینی به ابعاد ۲۵ در ۶۰ متر و با شیب حدود ۷ درصد واقع شده است. اطراف پروژه ویلاهایی عمدتا مرتفع و با بی نظمی و گوناگونی متریالی دیده می شود. دیاگرام ویلای باغشهر نقدی است بر سازماندهی پلانی موجود و محدود در میان سازه های دومینویی که علاوه بر تاثیر در ساختار ساختمانی شهر ها دیگر گونه های معماری مثل ویلاها را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است.
این پروژه به واسطه شرایط خود به جای شروع از سایت، از دیاگرام آغاز گردیده است و رهایی از محدودیت های فضایی ایده اولیه شکل گیری آن است. به زبان دیگر فضاها که بر اساس برنامه تعریف گردید، به جای سازماندهی در میان یک ساختار عموما سازه ای و محدود، به صورت کاملا آزاد و مستقل تعریف گردید. اهمیت این تغییر استراتژی در امکان ایجاد تنوع در فضاهای مختلف به واسطه برنامه تعریف شده برای فضا و یا حتی آرزوهای کاربر و یا طراح برای آن فضا است و بر این مبنا فضاهای پروژه شکل گرفت. باکس به عنوان یک هندسه منظم و تعریف شده با توجه به سایت کشیده و جهت دار پروژه به صورت کاملا آگاهانه به عنوان یک ساختار فضایی انتخاب گردید.
واضح است که با توجه به دیاگرام پروژه هیج محدودیتی برای شکل و ابعاد یونیت ها وجود نداشت و برنامه فضایی کارفرما مبنای ابعاد یونیت ها قرار گرفت. مسئله اساسی پروژه نحوه برخورد با نوع چیدمان یونیت ها در سایت بود. جایگذاری جداگانه باکس ها در سایت و پیدا کردن پاسخی برای نحوه ارتباط میان آن ها یکی از روش های برخورد با پروژه بود ولی برقراری ارتباط میان باکس ها از طریق درهم رفتگی و به اشتراک گزاری فضا با یکدیگر علاوه بر پاسخگویی به اتصال فضا ها می توانست منجر به شکل گیری اتفاق های فضایی پیش بینی نشده در فضاهای داخلی و خارجی گردد.
الترناتیو های زیادی در رابطه با چیدمان باکس ها در پروژه وجود داشت. ایده های طراحی از یک سو و خواسته کارفرما (مبنی بر قرار داشتن یک فضای استراحت در تراز همکف و بدون پله و یک فضای جمعی با سقف بلند و همچنین دو فضای استراحت با دید مناسب و ارتباط نزدیک فضا ها) از سوی دیگر در یک روند هماهنگ، پروژه را به شکل نهایی سوق داد. در شکل گیری فرم نهایی پروژه استخر نیز به عنوان یک کاربری مجزا به دیگر یونیت ها اضافه گردید و پروژه از درهم رفتگی باکس ها با ایجاد یک فضای خالی در میان آن ها به نحوی شکل گرفت که حضور در هر فضا و همچنین مسیر عبور از هر هر فضا به فضای دیگر تجربه های فضایی گوناگونی را برای کاربر بوجود می آورد.
دید شهر در سمت جنوب و دید کوه در سمت شمال ایده شفاف نمودن باکس ها در دو سمت شمالی و جنوبی را شکل داد و نور نامناسب شرق و غرب به حفظ صلبیت این دو جداره منجر گردید. در همه این روند نگاه طراح به ایده پروژه و پایبندی به دیاگرام اولیه درنظر گرفته شد. نحوه سازماندهی یونیت های در کنار یکدیگر به شکلی که یک فضای باز در میان فضاهای بسته شکل گیرد و همچنین تغییر ارتفاع باکس ها با توجه به شیب سایت و استفاده از دید مناسب در سایت توانست با حفظ استقلال یونیت ها، ارتباطی سیال چه در پلان و چه در نما از کلیه جهت های پروژه را تامین نماید به نحوی که در یک نگاه پلان و نماها از یکدیگر قابل تشخیص نباشند.
ساختار و یا سازه پروژه مسئله ایست که از ابتدای روند طراحی پروژه مورد توجه بوده و در این راستا یک سیستم سازه ای متشکل از دیوارهای بتنی سازه ای و سقف دال بتنی بهترین انتخاب برای پروژه بود. سیستمی که علاوه بر تامین الزامات سازه ای می توانست مناسب ترین پاسخ به دیاگرام معماری نیز باشد. در حقیقت سازه پروژه توسط معمار پروژه طراحی گردید و محاسبات آن در یک پروسه رفت و برگشت به یک مهندس سازه سپرده شد و ساختاری که در واقع خود تشدید کننده ایده های طراحی نیز بود دلیلی برای پوشیده شدن با متریال دیگری نداشت و استفاده از بتن اکسپوز سازه بهترین گزینه برای پروژه بود. در این راستا آویز های سازی ای در زیر سقف به منظور جذابیت بیشتر در فضای داخل به بالا منتقل گردید.
در هم رفتگی باکس ها چه در فضای داخلی و چه در دید بیرونی یکپارچه ای تشکیل شده از یونیت های مستقل را متصور می شود که بواسطه این تداخل ارتباط میان فضایی برقرار شده است. همچنین ارتباط میان دو باکس از فضای باکس سوم با یک پل ارتباطی معلق ( پله فلزی) میان فضای سوم برقرار گردیده است. فضای پسماند و یا فضای بینابین شاید مناسب ترین نام برای فضای اتفاقی ایجاد شده در میان باکس ها است. فضایی که در حقیقت فضایی بیرونی ( بیرون یونیت های فضایی تعریف شده) بود که به واسطه قرار گیری دو لایه شفاف در ابتدا و انتهای آن تبدیل به فضای داخلی گردید و موضوع جالب اینجاست که این تبدیل در حین پروسه ساخت اتفاق افتاد و نه در پروسه طراحی.
سیستم تاسیسات و همچنین لایتینگ پروژه نیز به صورت اکسپوز زیر سقف های بتنی نقش آبجکت گونه خود را بازی می نماید و این نقش در کلیه فضاهای پروژه تکرار می شود. همچنین کابینت ها به عنوان یک آبجکت در محل خود قرار گرفت و میز تلوزیون در ترکیب با یک شومینه بر روی دیوار بتنی به همراه یک کتابخانه فضای نشیمن را شکل داد و به همین ترتیب دیگر مبلمان های پروژه در محل خود قرار گرفت. این استراتژی در کلیه فضاها ادامه یافت و عملا پروژه از چند ساختار بتنی به اضافه تعدادی المان ( یا مبلمان ) کاملا مستقل شکل گرفت. در نهایت انتخاب پارکت چوبی برای کف پروژه در کنار ساختار بتنی تلاشی در جهت گرم تر نمودن فضای کلی پروژه . هم نشینی ساختار سخت بتنی در کنار آبجکت های لوکس در عین حال که توانست رضایت کارفرما را جلب نماید دغدغه طراحی در راستای پایبندی به دیاگرام و حفظ صداقت متریالی را برطرف نمود.
” تمامی حقوق مادی و معنوی محتوا متعلق به پایگاه خبری جهان معماری می باشد “